شب چو بوسیدم لب گلگون او

شب چو بوسیدم لب گلگون او
گشت لرزان قامت موزون او

زیر گیسو کرد پنهان روی خویش
ماه را پوشید با گیسوی خویش
دیدگاه ها (۱)

خنده هایت پرنده های منندیقه ای باز از درختان راپستچی های بی ...

تو آمدی که بگویی: اگر... اگر می‌رفت...تو آمدی و کسی داشت سمت...

تنها دلتنگ یک نفر هستیاما انگار جهان خالیستگیرم که نگویم چقد...

مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم استلذت عشق من و تو نرسی...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

#رُز_زخمی_منPart. 62هواپیما در ارتفاع اوج قرار داشت و شهر زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط