۸۶
توی کل مسیر سانگ سوال
یچم میکرد که کجا میریم تا وقتی که کشتی توی ساحل چین پهلو گرقت
♡ بیا پیرم کردی اومدیم چین
& بانوی من اگه میخواستید شمشیر زنی یاد بگیرید خودم بهتون یاد میدادم
♡ تو هنوز منو نشناختی من به هدف دیگه ای اینجام
& میتونم بپرسم چه هدفایی
♡ به زودی میفهمی عجله نکن
همه جا رو گشتم و بلاخره خونه استاد و پیدا کردم در و زدم
♡ کسی خونه نیست
یکی از خدمتکارا در و باز کرد
> بله بفرمایید
♡ سلام با ارباب این خونه کار داشتم
> بفرمایید
خواستم وارد بشم که سانگ جلوم و گرفت
& بهم قول بدین اگه قبول نکردن برگردیم کره
♡ قول نمیدم
& بانوی من
♡ بهت گفتم که من اینجا فقط نیومدم برای یاد گرفتن شمشیر زنی اومدم برای یه کار دیگه
& با شما بحث کردن مقل آب توی هاون کوبیدنه
آروم خندیدم
♡ سانگ کم غرغر کن بریم تو
& من که نمیتونم نه نظر شما رو عوض کنم نه نظر امپراطور و پس هر چی شما بگین
♡ سانگ میای یا تنهایی برم
& اومدم بانو
وارد عمارت شدیم یه عمارت بزرگ و مجهز بود که جون میداد برای شر درست کردن
& بانوی من لطفا مراقب رفتارتون باشید
یچم میکرد که کجا میریم تا وقتی که کشتی توی ساحل چین پهلو گرقت
♡ بیا پیرم کردی اومدیم چین
& بانوی من اگه میخواستید شمشیر زنی یاد بگیرید خودم بهتون یاد میدادم
♡ تو هنوز منو نشناختی من به هدف دیگه ای اینجام
& میتونم بپرسم چه هدفایی
♡ به زودی میفهمی عجله نکن
همه جا رو گشتم و بلاخره خونه استاد و پیدا کردم در و زدم
♡ کسی خونه نیست
یکی از خدمتکارا در و باز کرد
> بله بفرمایید
♡ سلام با ارباب این خونه کار داشتم
> بفرمایید
خواستم وارد بشم که سانگ جلوم و گرفت
& بهم قول بدین اگه قبول نکردن برگردیم کره
♡ قول نمیدم
& بانوی من
♡ بهت گفتم که من اینجا فقط نیومدم برای یاد گرفتن شمشیر زنی اومدم برای یه کار دیگه
& با شما بحث کردن مقل آب توی هاون کوبیدنه
آروم خندیدم
♡ سانگ کم غرغر کن بریم تو
& من که نمیتونم نه نظر شما رو عوض کنم نه نظر امپراطور و پس هر چی شما بگین
♡ سانگ میای یا تنهایی برم
& اومدم بانو
وارد عمارت شدیم یه عمارت بزرگ و مجهز بود که جون میداد برای شر درست کردن
& بانوی من لطفا مراقب رفتارتون باشید
- ۳.۸k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط