پارت ۸۸
- چیزی نیست تو واقعا خواهر جیمینی ؟
♡ سکته کردم میمیردی جیمین منو میکشت
& بانوی من لطفا کمی آروم
♡ توام ولم کن دیگه بانوی من بانوی من کمک کنم ؟
چشمام پر شده بود
- تو و داداشت چرا اشکتون دم مشکتونه من خوبم چیزیم نیست فقط شوکه شدم
♡ مطمئنی ؟
- آره
♡ پس بهم شمشیر زنی یاد بده
- زرنگی نخیر من فقط به کسایی که پتانسیلش و دارن آموزش میدم نه به یه جوجه
♡ اولا جوجه خودتی دوما منم پتانسیلش و دارم
- نشونم بده
و توی سیم ثانیه غیب شد و یهو پشت سرم حسش کردم قبل از اینکه غافلگیرم کنه جاخالی دادم
- نه خوب بود ولی برای آموزش دادنت کافی نبود
♡ ساااانگ تو یه چیزی بگو
& خودتون فرمودید من خفه شم
♡ من کی گفتم
جوری نگام کرد که یه دیقه فکر کردم شلوارم خیس شد
♡ سانگ اونجوری نکن وحشتناک میشی
یهو یه فکری زد به مخم
♡ سانگ فکر کنم راست میگفتی تو بهتر از این بهم شمشیر زنی یاد میدی بریم دیگه
خواستم برم که
÷ یونگیییییی
♡ یاااااا
دهنم و پر کردم بهش فوش بدم که یه پسر داف اومد تو
♡ سکته کردم میمیردی جیمین منو میکشت
& بانوی من لطفا کمی آروم
♡ توام ولم کن دیگه بانوی من بانوی من کمک کنم ؟
چشمام پر شده بود
- تو و داداشت چرا اشکتون دم مشکتونه من خوبم چیزیم نیست فقط شوکه شدم
♡ مطمئنی ؟
- آره
♡ پس بهم شمشیر زنی یاد بده
- زرنگی نخیر من فقط به کسایی که پتانسیلش و دارن آموزش میدم نه به یه جوجه
♡ اولا جوجه خودتی دوما منم پتانسیلش و دارم
- نشونم بده
و توی سیم ثانیه غیب شد و یهو پشت سرم حسش کردم قبل از اینکه غافلگیرم کنه جاخالی دادم
- نه خوب بود ولی برای آموزش دادنت کافی نبود
♡ ساااانگ تو یه چیزی بگو
& خودتون فرمودید من خفه شم
♡ من کی گفتم
جوری نگام کرد که یه دیقه فکر کردم شلوارم خیس شد
♡ سانگ اونجوری نکن وحشتناک میشی
یهو یه فکری زد به مخم
♡ سانگ فکر کنم راست میگفتی تو بهتر از این بهم شمشیر زنی یاد میدی بریم دیگه
خواستم برم که
÷ یونگیییییی
♡ یاااااا
دهنم و پر کردم بهش فوش بدم که یه پسر داف اومد تو
- ۲.۷k
- ۲۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط