پارت ۲۱
جونگکوک ویو:
عوضیییی ، کثافت ، مادر خراب چطور جرعت کردی به فرشته من دست بزنی (همراه با مشت هایی که میزد تو دهن و فکش)
من امشب پارت میکنم حرومزاده عوضی...
تو حال خودم نبودم که یهو ینفر گفت بستهههه
جین هیونگ دنبالم اومده بود .
هیونگ ولم کن بزار بزنم بکشمش این عوضیو
جین_ اوهوی بچه منم خیلی عصبانی عم ولی اصن حواست به میا هست !
وای شت...
میا ،میا،میا بیدار شو خواهش میکنم
لطفاً.
جونگکوک بسه دیگه میا رو بردار بریم خونه
۲روز بعد از حادثه
جنی درحال پاک کردن صورت میا و اشک ریختن
عاهای میا خانوم بیدارشو...خیلی کار ها هست که هنوز انجام ندادیم میدونستی!
میدونستی من آرزو داشتم خواهر داشته باشم ولی تو الان اینجا عین زیبای خفته خوابیدی !
بلند شو خواهش میکنم لطفاً!
تق تق
جنی_ بیا تو
جونگکوک و ته بودن
ته_ جنی فکر کنم دیگه کافیه باید بریم بیرون
جنی _ هق،هق،هق
ته دستشو گرفت و بلندش کرد
جنی زمانی که داشت از اتاق میرفت بیرون با چشم غره به کوک گفت : همش تقصیر توعه ، مخصوصا اینکه این بچه دو روز چشماش رو باز نکرده .
اینا همش تقصیر توعه جناب جعون جونگکوک!
جونگ کوک رفت کنار میا رو تخت نشست و دستاشو گرفت و بوسید.
پرنسس زیبام پس کی دوباره میای پیشم ها!
کی دوباره تو بغلم خوابت میبره !
میشه خواهش کنم بیدار شی !
میشه خواهش کنم منو ببخشی!
هق، هق
کوک بوسه ای به پیشونی سفید زیباب خفتش زد و از اتاق رفت بیرون ولی زمان رفتن .....
ادامه دارد....
___________________________________
لایک و کامنت یادتون نره بانو ها ✨🦋
عوضیییی ، کثافت ، مادر خراب چطور جرعت کردی به فرشته من دست بزنی (همراه با مشت هایی که میزد تو دهن و فکش)
من امشب پارت میکنم حرومزاده عوضی...
تو حال خودم نبودم که یهو ینفر گفت بستهههه
جین هیونگ دنبالم اومده بود .
هیونگ ولم کن بزار بزنم بکشمش این عوضیو
جین_ اوهوی بچه منم خیلی عصبانی عم ولی اصن حواست به میا هست !
وای شت...
میا ،میا،میا بیدار شو خواهش میکنم
لطفاً.
جونگکوک بسه دیگه میا رو بردار بریم خونه
۲روز بعد از حادثه
جنی درحال پاک کردن صورت میا و اشک ریختن
عاهای میا خانوم بیدارشو...خیلی کار ها هست که هنوز انجام ندادیم میدونستی!
میدونستی من آرزو داشتم خواهر داشته باشم ولی تو الان اینجا عین زیبای خفته خوابیدی !
بلند شو خواهش میکنم لطفاً!
تق تق
جنی_ بیا تو
جونگکوک و ته بودن
ته_ جنی فکر کنم دیگه کافیه باید بریم بیرون
جنی _ هق،هق،هق
ته دستشو گرفت و بلندش کرد
جنی زمانی که داشت از اتاق میرفت بیرون با چشم غره به کوک گفت : همش تقصیر توعه ، مخصوصا اینکه این بچه دو روز چشماش رو باز نکرده .
اینا همش تقصیر توعه جناب جعون جونگکوک!
جونگ کوک رفت کنار میا رو تخت نشست و دستاشو گرفت و بوسید.
پرنسس زیبام پس کی دوباره میای پیشم ها!
کی دوباره تو بغلم خوابت میبره !
میشه خواهش کنم بیدار شی !
میشه خواهش کنم منو ببخشی!
هق، هق
کوک بوسه ای به پیشونی سفید زیباب خفتش زد و از اتاق رفت بیرون ولی زمان رفتن .....
ادامه دارد....
___________________________________
لایک و کامنت یادتون نره بانو ها ✨🦋
۱.۹k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.