P.22
P.22
「مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
(هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
هاری ویو
با حرفایی که کوک بهم زد قلبم شکستش
باورم نمی شد سریع رفتم وسایل هامو جمع کردم
نمیدونستم کجا برم بخاطر اون عو... ضی هیچ دوستی ندارم
خواستم برم پیش سانا ولی اون با تهیونگ و از وقتی که با تهیونگ رفته تو رابطه ندیدنش حالم بد شده بود رفتم ی جا نشستم که ی پسر باصدای اشنایی اومد
(علامت پسر+)
+هاری ( متعجب)
، بو بو مگیو(با ذوق)
+تو
*تا بومگیو خواست حرف بزنه هاری پرید بغلش*
، دلم خیلی خیلی برات تنگ شده بود بومگیو(با گریه ی شدید)
+منم همین طور هاری ( با خوشحالی)
+خبر تو از سانا گرفتم از دوست پسر چه خبر ( با حالت شیطون)
+چیکارا کردید ( با لحن شیطون و منحرف کننده)
،( گریه ی شدید تر)
+هو مگه چی گفتم
، او.... اون
+ اینجا نمیشه بیا بریم خونه ی من اونجا حرف میزنیم باشه؟(نگران)
، با. باشه
*رفتن خونه ی بومگیو و هاری کل قضیه رو توضیح داد*
+ او
+شاید مافیاها بی رحم باشن ولی هیچ وقت به عشق خودشون خیانت نمیکنن قانون
، 46 مافیا ها
، صبر کن تو از کجا اینو میدونی؟
+ ع راستی یادم رفت بهت بگم منم مافیام
، تو که منو اذیت نمیکنی؟
+ببخشیدا مگه ک...... خلم؟
، (خنده از سر مهربونی)
، اره
، تو یک عدد ک...... خلی
+مرسی
+خیلی ممنون از شما
دوتایی میزنن زیر خنده
، میگم میشه من اینجا بمونم؟
+نه..... اینجا نه باید بریم عمارت من
، عمارات؟ مگه تو هم عمارت داری؟
+ک..... خل من مافیام
، راست میگیا
+پاشو جمع منم تا اون موقع ماشین رو از پارکینگ میارم بریم
، اوکی وسایلای من جمعه بیا بریم
+اوکی
*تو راه*
+من ی دشمن دارم که اسمش کوک جئون جونگ کوک
1 ماه پیش بهش حمله کردم 4 تا تیر بهش زدم ولی نمرد سریع رفت دوست دخترم که اسمش کارینا بود رو دزدید و سریع فرار کرد به دوست دخترم زنگ زدم که ببینم جواب میده تا لوکیشنش رو گیر بیارم جواب داد ولی کوک بود گفتش دوست دخترت متعلق به منه بعد دوست دخترم گفتش اره من دیگه تو رو نمی خوام بعدش قطع کردن اتفاقا مثل دوست پسر تو
+راستی اسمش چیه؟
، ک...... کو..... کوک
+چی؟؟؟؟(ترمز گرفت)
، کوک
، ی عوضی خیانت کار
+پس میدونی وقت چیه؟
، چی؟
+وقت انتقامه
، دقیقا
+حالا از این به بعد باید ی طور عاشقانه رفتار کنیم
، اره عشقم
+(خنده ی ریز)
،عشقم چرا میخندی(خودشم دیگه نتونست تحمل کنه و خندید)
، وای
+عشقم چرا میخندی ( اداشو در اورد)
، بیشورر
+برو کو...... نتو بشور
، شما هم برو دی.... کتو بشور
+ بسه دیگه
، اوکی
+رسیدیم
، ع چقد بزرگه
+چی بزرگه (با لحن شیطون)
، منحرف بدبخت عمارت رو میگم
. او میبینم اقا بازم دوست دختر پیدا کرده اینم میبرمش
+نمی تونی
. چرا نتو نم
+چون اون هاری هستش و عمرا با تو بیاد
. ه.. ها.. هاری؟؟؟
「مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
(هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
هاری ویو
با حرفایی که کوک بهم زد قلبم شکستش
باورم نمی شد سریع رفتم وسایل هامو جمع کردم
نمیدونستم کجا برم بخاطر اون عو... ضی هیچ دوستی ندارم
خواستم برم پیش سانا ولی اون با تهیونگ و از وقتی که با تهیونگ رفته تو رابطه ندیدنش حالم بد شده بود رفتم ی جا نشستم که ی پسر باصدای اشنایی اومد
(علامت پسر+)
+هاری ( متعجب)
، بو بو مگیو(با ذوق)
+تو
*تا بومگیو خواست حرف بزنه هاری پرید بغلش*
، دلم خیلی خیلی برات تنگ شده بود بومگیو(با گریه ی شدید)
+منم همین طور هاری ( با خوشحالی)
+خبر تو از سانا گرفتم از دوست پسر چه خبر ( با حالت شیطون)
+چیکارا کردید ( با لحن شیطون و منحرف کننده)
،( گریه ی شدید تر)
+هو مگه چی گفتم
، او.... اون
+ اینجا نمیشه بیا بریم خونه ی من اونجا حرف میزنیم باشه؟(نگران)
، با. باشه
*رفتن خونه ی بومگیو و هاری کل قضیه رو توضیح داد*
+ او
+شاید مافیاها بی رحم باشن ولی هیچ وقت به عشق خودشون خیانت نمیکنن قانون
، 46 مافیا ها
، صبر کن تو از کجا اینو میدونی؟
+ ع راستی یادم رفت بهت بگم منم مافیام
، تو که منو اذیت نمیکنی؟
+ببخشیدا مگه ک...... خلم؟
، (خنده از سر مهربونی)
، اره
، تو یک عدد ک...... خلی
+مرسی
+خیلی ممنون از شما
دوتایی میزنن زیر خنده
، میگم میشه من اینجا بمونم؟
+نه..... اینجا نه باید بریم عمارت من
، عمارات؟ مگه تو هم عمارت داری؟
+ک..... خل من مافیام
، راست میگیا
+پاشو جمع منم تا اون موقع ماشین رو از پارکینگ میارم بریم
، اوکی وسایلای من جمعه بیا بریم
+اوکی
*تو راه*
+من ی دشمن دارم که اسمش کوک جئون جونگ کوک
1 ماه پیش بهش حمله کردم 4 تا تیر بهش زدم ولی نمرد سریع رفت دوست دخترم که اسمش کارینا بود رو دزدید و سریع فرار کرد به دوست دخترم زنگ زدم که ببینم جواب میده تا لوکیشنش رو گیر بیارم جواب داد ولی کوک بود گفتش دوست دخترت متعلق به منه بعد دوست دخترم گفتش اره من دیگه تو رو نمی خوام بعدش قطع کردن اتفاقا مثل دوست پسر تو
+راستی اسمش چیه؟
، ک...... کو..... کوک
+چی؟؟؟؟(ترمز گرفت)
، کوک
، ی عوضی خیانت کار
+پس میدونی وقت چیه؟
، چی؟
+وقت انتقامه
، دقیقا
+حالا از این به بعد باید ی طور عاشقانه رفتار کنیم
، اره عشقم
+(خنده ی ریز)
،عشقم چرا میخندی(خودشم دیگه نتونست تحمل کنه و خندید)
، وای
+عشقم چرا میخندی ( اداشو در اورد)
، بیشورر
+برو کو...... نتو بشور
، شما هم برو دی.... کتو بشور
+ بسه دیگه
، اوکی
+رسیدیم
، ع چقد بزرگه
+چی بزرگه (با لحن شیطون)
، منحرف بدبخت عمارت رو میگم
. او میبینم اقا بازم دوست دختر پیدا کرده اینم میبرمش
+نمی تونی
. چرا نتو نم
+چون اون هاری هستش و عمرا با تو بیاد
. ه.. ها.. هاری؟؟؟
۳.۴k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.