فیک عشق فرانسویه من پارت۶
فلیکس میخنده و دست ا/تو محکم میگیره و باهم به سمت خونه ی فلیکس میرن.
فلیکس و ا/ت میرسن دم خانه ی فلیکس و هنوز دست همدیگرو گرفتن.
فلیکس:ببخشید...
ا/ت:آخ ببخشید.
ا/ت دست فلیکسو ول میکنه و فلیکس کلیدو از کیف کولیش درمیاره و درو باز میکنه و میگه:خانم ها مقدمتر هستند.
ا/ت لبخند میزنه و میره تو.
فلیکسم سریع میاد تو و درو میبنده و قفل میکنه و ا/ت با صدای قفل در برمیگرده.
فلیکس:آخ ببخشید حواسم یادم نبود توهم هستی.(درو باز میکنه.)اخ معمولا وقتی تنهام درو قفل میکنم.
ا/ت:نه مشکلی نیست.
فلیکس کیفارو میزاره روی مبل و میگه:خوب قهوه میخوری؟
ا/ت هم که هنوز وایساده بود سرشو به نشونه ی اره پایین میاره و یک لبخنده کوچولو روی لبش ظاهر میشه.(خجالت کشیده.)
فلیکس:پس الان میام؛راحت باش.(دستشو به سمت مبل دراز میکنه به نشونه ی بفرمایید بشینید.)
ا/ت:مرسی.(میشینه.)
فلیکس میره و دوتا قهوه درست میکنه و برمیگرده.
فلیکس:بفرمایید.
ا/ت:ممنون،خوب..حالا طراحیو شروع کنیم؟
فلیکس:حتما.
فلیکس با دست چپش که لیوان دستش نیست کیف خودشو و ا/تو نزدیک خودشون میاره و دفتر خودشو از توی کیفش درمیاره.
فلیکس روبه کیف ا/ت:اجازه هست؟
ا/ت:بفرمایید.
فلیکس دفتر ا/تم درمیاره.
فلیکس:خوب حالا طراح جدید ما چی میخواد طراحی کنه؟
ا/ت:واقعا نمیدونم...اهان!
ا/ت لیوانو کنار میزاره و شروع به طراحی میکنه و فلیکس غرق در هنرش میشه.
ا/ت:خوب شد؟
فلیکس:عالیه.
طراحی ا/ت یک پیراهن بلند به رنگ سفید بود که دامنش پر از پرهای سفید و یقش پر از گل های سفید ریزه کنار هم بود با دوتا بند سفید برای سرشونه و دوتا کفش پاشنه بلند سفید.
بقیه ی پارت در پست بعدی😇
لایک😉
melina_rz7_2
#فیک#فیک_بی_تی_اس
فلیکس و ا/ت میرسن دم خانه ی فلیکس و هنوز دست همدیگرو گرفتن.
فلیکس:ببخشید...
ا/ت:آخ ببخشید.
ا/ت دست فلیکسو ول میکنه و فلیکس کلیدو از کیف کولیش درمیاره و درو باز میکنه و میگه:خانم ها مقدمتر هستند.
ا/ت لبخند میزنه و میره تو.
فلیکسم سریع میاد تو و درو میبنده و قفل میکنه و ا/ت با صدای قفل در برمیگرده.
فلیکس:آخ ببخشید حواسم یادم نبود توهم هستی.(درو باز میکنه.)اخ معمولا وقتی تنهام درو قفل میکنم.
ا/ت:نه مشکلی نیست.
فلیکس کیفارو میزاره روی مبل و میگه:خوب قهوه میخوری؟
ا/ت هم که هنوز وایساده بود سرشو به نشونه ی اره پایین میاره و یک لبخنده کوچولو روی لبش ظاهر میشه.(خجالت کشیده.)
فلیکس:پس الان میام؛راحت باش.(دستشو به سمت مبل دراز میکنه به نشونه ی بفرمایید بشینید.)
ا/ت:مرسی.(میشینه.)
فلیکس میره و دوتا قهوه درست میکنه و برمیگرده.
فلیکس:بفرمایید.
ا/ت:ممنون،خوب..حالا طراحیو شروع کنیم؟
فلیکس:حتما.
فلیکس با دست چپش که لیوان دستش نیست کیف خودشو و ا/تو نزدیک خودشون میاره و دفتر خودشو از توی کیفش درمیاره.
فلیکس روبه کیف ا/ت:اجازه هست؟
ا/ت:بفرمایید.
فلیکس دفتر ا/تم درمیاره.
فلیکس:خوب حالا طراح جدید ما چی میخواد طراحی کنه؟
ا/ت:واقعا نمیدونم...اهان!
ا/ت لیوانو کنار میزاره و شروع به طراحی میکنه و فلیکس غرق در هنرش میشه.
ا/ت:خوب شد؟
فلیکس:عالیه.
طراحی ا/ت یک پیراهن بلند به رنگ سفید بود که دامنش پر از پرهای سفید و یقش پر از گل های سفید ریزه کنار هم بود با دوتا بند سفید برای سرشونه و دوتا کفش پاشنه بلند سفید.
بقیه ی پارت در پست بعدی😇
لایک😉
melina_rz7_2
#فیک#فیک_بی_تی_اس
۲.۶k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.