پارت ۹🍤✨🍀
پارت ۹🍤✨🍀
نفهمیدم کی خوابم برد . ولی با صدای بارون بیدار شدم ! چقدر ترسناکههههه مهم نیست آروم باش رعد و برق که نیست! نههه؟؟؟؟ نه خداروشکر نیست هوف
بلند شدم یدونه آب با قرص رو خوردم
(( قرص افسردگی میخوره لونا کن باعث بشه بدون سردرد بخوابه و...)))
نفس راحت کشیدم رفتم بیرون خیلی گرم بودددد
چقدر وایب خوبی میده اینجا استراحت کنم !
روی تشک تور توری دراز کشیدم و کتاب گرفتم دستم
البته که باز خوابم گرفت
(( از زبان آیومی ))
امروز به شدت سوپرایز داشتم من با چیفویو آشنا شدم و فهمیدم نه تنها هم مدرسه ای بلکه هم کلاسی هم هستیم! و زوق مرگ شدم
++ خداحافظ چیفویو کون
_ خدافظظظ آیومی کون
با خنده از مدرسه خارج شدم ! خیله خب وقته یکم تحقیقاته
ولی خوب میشه اگه لونا هم باهام باشه نه ؟ میزارمش برای ۵ شنبه تا تنها برم جمعه هم شاید با لونا رفتم
(( از زبان لونا ))
(( آخیییی
(( ها !چقدر زود صبح شد ؟ ساعت ۶
بلند شدم یکم از این کار ها رو قبل مدرسه انجام دادم و صد البته که از مایکی برنامه ی امروز رو کش رفتم و نوشتم پس الان با همون تمام کتاب هارو چیدم بن علاوه ی وسایل جا مدادی و ... زدم بیرون بلاخره راحت شدم !
رسیدم با مایکی ای که خوابه مواجه شدم ! و کس دیگه ای هم تو کلاس نبود یا بهتره بگم نیومده بود !
لبخندی زدم و رفتم جلو و خواستم دستم رو سمت موهاش ببرم که جسم محکمی مچ دستم رو گرفت
البته آخ نگفتم
مایکی لایه چشماش رو وا کرد و دقیق بهم نگاه کرد ععد هم سریع بلند شد و منو به دیوار کوبید و گفت (( اسلاید ۳ ماله من نیست ))
(( علامت صحبت مایکی / ))
/ یه سوال دارم ازت
(( راحت باش بپرس !
/ تو منو دیروز رسوندی خونه ؟
(( آره چطور ؟
/ ممنون
(( چی ؟
ازم جدا شد
/ من و چند تا از رفیق هام امشب توی شهره بازی قرار داریم اگه دوست داری میتونی توهم بیای
(( اوکی مشکلی نیست !
/ واقعا ؟
(( آره
/ باش ؛ دوریاکی در میاره و میخوره ؛
(( ( ایشون هم دوریاکی در میاره و میخوره )
/ نگو
(( توهم
(/ دوریاکی دوست دارییی
هردوشون آره گرفتن که مایکی گفت
/ میتونم از ماله تو امتحان کنم. (( لعنت بر ذهن منحرف ))🗿🗿
( حتما
لونا یه تیکه دوریاکی به مایکی میده
مایکی اونو میخوره و گریه میکنه 😐
(( هی ! چرا گریه میکنی ؟ حالت خوبه
/ نه من ...
حیحییی یاد آوری میکنم اسلاید ۳ ماله من نیست 🐱
نفهمیدم کی خوابم برد . ولی با صدای بارون بیدار شدم ! چقدر ترسناکههههه مهم نیست آروم باش رعد و برق که نیست! نههه؟؟؟؟ نه خداروشکر نیست هوف
بلند شدم یدونه آب با قرص رو خوردم
(( قرص افسردگی میخوره لونا کن باعث بشه بدون سردرد بخوابه و...)))
نفس راحت کشیدم رفتم بیرون خیلی گرم بودددد
چقدر وایب خوبی میده اینجا استراحت کنم !
روی تشک تور توری دراز کشیدم و کتاب گرفتم دستم
البته که باز خوابم گرفت
(( از زبان آیومی ))
امروز به شدت سوپرایز داشتم من با چیفویو آشنا شدم و فهمیدم نه تنها هم مدرسه ای بلکه هم کلاسی هم هستیم! و زوق مرگ شدم
++ خداحافظ چیفویو کون
_ خدافظظظ آیومی کون
با خنده از مدرسه خارج شدم ! خیله خب وقته یکم تحقیقاته
ولی خوب میشه اگه لونا هم باهام باشه نه ؟ میزارمش برای ۵ شنبه تا تنها برم جمعه هم شاید با لونا رفتم
(( از زبان لونا ))
(( آخیییی
(( ها !چقدر زود صبح شد ؟ ساعت ۶
بلند شدم یکم از این کار ها رو قبل مدرسه انجام دادم و صد البته که از مایکی برنامه ی امروز رو کش رفتم و نوشتم پس الان با همون تمام کتاب هارو چیدم بن علاوه ی وسایل جا مدادی و ... زدم بیرون بلاخره راحت شدم !
رسیدم با مایکی ای که خوابه مواجه شدم ! و کس دیگه ای هم تو کلاس نبود یا بهتره بگم نیومده بود !
لبخندی زدم و رفتم جلو و خواستم دستم رو سمت موهاش ببرم که جسم محکمی مچ دستم رو گرفت
البته آخ نگفتم
مایکی لایه چشماش رو وا کرد و دقیق بهم نگاه کرد ععد هم سریع بلند شد و منو به دیوار کوبید و گفت (( اسلاید ۳ ماله من نیست ))
(( علامت صحبت مایکی / ))
/ یه سوال دارم ازت
(( راحت باش بپرس !
/ تو منو دیروز رسوندی خونه ؟
(( آره چطور ؟
/ ممنون
(( چی ؟
ازم جدا شد
/ من و چند تا از رفیق هام امشب توی شهره بازی قرار داریم اگه دوست داری میتونی توهم بیای
(( اوکی مشکلی نیست !
/ واقعا ؟
(( آره
/ باش ؛ دوریاکی در میاره و میخوره ؛
(( ( ایشون هم دوریاکی در میاره و میخوره )
/ نگو
(( توهم
(/ دوریاکی دوست دارییی
هردوشون آره گرفتن که مایکی گفت
/ میتونم از ماله تو امتحان کنم. (( لعنت بر ذهن منحرف ))🗿🗿
( حتما
لونا یه تیکه دوریاکی به مایکی میده
مایکی اونو میخوره و گریه میکنه 😐
(( هی ! چرا گریه میکنی ؟ حالت خوبه
/ نه من ...
حیحییی یاد آوری میکنم اسلاید ۳ ماله من نیست 🐱
۳.۴k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.