پارت

پارت¹⁹
دختره بد جوری حالش بد بود پسره هم برای اینکه حالش بهتر بشه لباشو روی لبای دختره گذاشته بود
ولی انگار دختره بیهوش بود
وقتی که دکتر جامسون وارد اتاق شدن
پسره از دختره جدا شد
خیلی دوست داشتم دختره رو ببینم ولی اون پسره جلوی صورت دختررو با هیکل ورزشکاریش گرفته بود
¹ساعت بعد
ویو تهیونگ

وقتی هانا حالش خوب شد بدون توجه به جیمین و دوستش و دکتر هانا رو بغل کردمو به سمت ماشین رفتم
میدونستم برم خونه جز دعوا با جونگکوک هیچی ندارم
پس تنها کاری که کردم حرکت کردم به سمت ساحل
ساحل تاریک بود ولی انگار ماه نوری به ساحل می‌بخشید،سقف ماشینمو باز کردمو رو به هانا کردم که ...........خماری🤪

شرط نداره پارت بعد
چن روزی نت همراهم نیس برای همین نمیتونم سر به ویس بزنم
دیدگاه ها (۳)

پارت²⁰دیدم داره گریه میکنه،ازش پرسیدم×چیزی شده+...........×ا...

پارت²¹×برای اینکه پولمو از پدرش بگیرم قول میدم کسی بهت نزدیک...

پارت¹⁸اون جیمین بود،چرا اومده بود اینجا،که متوجه کسی روی شون...

پارت¹⁷دختره لباساشو در اورده بودچرا چرا  لباساشو دراورده و ه...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔 کیوتا خیلی گشادیم میاد و به زور این...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط