پارت

پارت²¹
×برای اینکه پولمو از پدرش بگیرم قول میدم کسی بهت نزدیک نشه حتی جیمین
+چرا؟!
×چون فک کنم ازت خوشم اومده
+م.م.م.ن
×ارع دقیقا تو
+تو که منو نمیشناسی و همین دوساعت پیش اسممو فهمیدی
×نه من از۱۷سالگی دنبالت بودم،خودم به یونگی میگفتم اگه یه بار دیگع نزدیکش بشی دیگه اسمتم نمیارم
+با هم دوست بودین
×نمیشناسیش؟
+نه
×اون برادرتو کشته
+برادرم؟
×ارع از اون موقع با هم دوست شدیم
+توهم برای کشتن برادرم نقش داشتی
×نه من فقط فیلم بردار بودم،فقط گوشی دستم بودو فیلم میگرفتم
+یعنی برادرم مرده؟
×اره،کشتنش،نه من،نه یونگی،نمیخواستیم اینجوری بشه
ویو هانا
اعصابم بهم ریختو به یقه لباسش چسبیدم انقد نزدیکش شده بودم که حرف میزدیم لبامون باهم برخورد میکرد
+چرا کشتیش؟
×من نمیخواستم هانا
+چرا اخه،الان من چیکار کنم، پدرم فک میکنه اون المان کار میکنه،چی بهش بگم،
×اگه رییس واقعی قتل داداشتو بگم عاشقم میشی

(تو ذهن هانا)برای چند روزه،جیمین میاد سراغم
+ارع
×اون.................

⁸لایک
⁸کام تا پارت بعدی
لطفا کسایی که لایک میکنن کامنتم بزارن دیگه:/
دیدگاه ها (۱۰)

پارت²²×اون کوکیه-جئون جونگکوک+برادرت؟×ارع،اون و برادرت باهم ...

پارت²³تو اینستاگرام تهیونگ+تهیونگ -جونگکوک+کار داری-اره+...

پارت²⁰دیدم داره گریه میکنه،ازش پرسیدم×چیزی شده+...........×ا...

پارت¹⁹دختره بد جوری حالش بد بود پسره هم برای اینکه حالش بهتر...

پارت ۹(داخل دفتر مدیر علامت مدیر=&)علامت ها:دینا=* ما...

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

گل وحشی منپارت ۷ ویو اتهمینطور داشتم کار میکردم که زیر دلم ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط