مانند غریقی که پر از وحشت آب است

مانند غریقی که پر از وحشت آب است
میگردم و دستم پی یک
تکه طناب است
دلتنگب و تنهایی و اندوه و صبوری
این عاقبت تیره ی یک عاشق ناب است
#مژده_درودگر_یاس_تنها
#دلنوشته هایم
دیدگاه ها (۱)

دلتنگ که میشم میرم تو اتاقم در و میبندم میشینم گوشه تختم اول...

بعضی بازی ها "برنده " ندارند؛مثل بازی با دلِ آدمها..چون شخصِ...

هرگز نخواب کوروش ای مهر آریاییبی نام تو وطن نیز نام و نشان ن...

ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻧﮑﺶ ﻣﯿﻤﯿﺮﯼﮔﻔﺘﻢ : ﺍﮔﺮ ﻧﮑﺸﻢ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡﮔﻔﺖ...

حضرت آریستوفانس ، از خردمندان یونان باستان یک نظریه ی کمی غی...

نام رمان:عشق مرگبآرPart1در گذشه هآی دور یکی از شب های سرد زم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط