روزهای رفته ی سال را ورق میزنم…
روزهای رفته ی سال را ورق میزنم…
چه خاطراتی که زنده نمیشوند…
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
و چه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد…
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود…
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد…
چه آدم ها که دلم را گرم کردند چه آدم ها که دلم را شکستند…
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم و شد و چه چیزها که فکرم را پر کرد و نشد…
چه آدم ها که شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان…
و چه…
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود…
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا…
آرامشی که هیچگاه تمام نشود…
به قول خسرو شکیبایی:
عید واقعی از آن
کسی است که پایان سالش را جشن بگیرد، نه آغاز سالی که از آن بی خبر است.
"آخر سال تون قشنگ♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
چه خاطراتی که زنده نمیشوند…
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
و چه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد…
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود…
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد…
چه آدم ها که دلم را گرم کردند چه آدم ها که دلم را شکستند…
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم و شد و چه چیزها که فکرم را پر کرد و نشد…
چه آدم ها که شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان…
و چه…
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود…
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا…
آرامشی که هیچگاه تمام نشود…
به قول خسرو شکیبایی:
عید واقعی از آن
کسی است که پایان سالش را جشن بگیرد، نه آغاز سالی که از آن بی خبر است.
"آخر سال تون قشنگ♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
۲۷۷
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.