ویو ا.ت

ویو ا.ت

داشتم میرفتم دانشگاه که یهو خوردم به یکی سرم رو آوردم بالا که دیدم یه پسر مثل فرشته ها وایستاده جلوم
ا.ت من واقعا معذرت می‌خوام چیزی تون نشد
جیمین اره حالم خوبه ممنون تو خوبی
ا.ت ممنون من باید برم سر کلاسم
ا.ت بودو بودو رفت سر کلاس ۴A
نشت پیش میا بهترین دوستش
میا. چرا آنقدر دیر کردی
ا.ت . زنگ تفریح بهت میگم
میا . باشه ولی یادت نره بهم بگی


استاد اومد

استاد . درس رو شروع حرفش نیمه تموم موند که در باز شود یه پسر مثل فرشته ها اومد داخل و نشست
استاد . اسمت چیه
جیمین . اسم من پارک جیمین هست
استاد باشه به بقیه درس برسیم بچه ها صفحه ی ۱۴کتاب ریاضی رو باز کنید
بچه ها همه . چشم استاد




پرش زمانی




کلاس تموم شود رفتم پیش جیمین و یه برگه گذاشتم جلوش و رفتم
بعد خوندندبرگه
چیزی که برگه توش داشت (سلام پارک جیمین من کیم ا.ت هستم همونی که امروز بهش خوردی خواستم معذرت بخوام برای اتفاق امروز .....)
ویو جیمین .. برگه رو خوندم و داشتم با خودم میگفتم که اون چه دختر خوب و با ادبی هست که یک دفعه کوک رفیق صمیمیم اومد و باهم رفتیم بسکتبال بازی کردیم


.
ویو ا.ت

وایی فکر کنم من .من . عاشق شودم
آخه قیافش شبیه فرشته ها هست و خیلی پسر خوبی هست چطور میتونم عاشقش نشم

روز بعد داشتم میرفتم کلاس که یهو .......





حمایت فراموش نشه 🖤🌚💖