دستانت را

دستانت را
اندکی به من امانت بده؛
میخواهم با آنها، گره از بافته‌های اندوهم بگشایم.
دیدگاه ها (۲)

دیگر این پنجره بگشای که من به ستوه آمدم از این شب تنگ

بوسه های نابَت را ...حواله‌یِ لبهایم کن...از همان هایی که طع...

😍😍💖💖

خاک دل را حکم کردم تا بدانی ای رفیق در قمار با تو بودن هستی ...

طبیعت

او را به گونه ای میخواهم ...که گویی اگر در سینه ام نباشد خوا...

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط