بوسه های نابت را

بوسه های نابَت را ...

حواله‌یِ لبهایم کن...

از همان هایی که طعم بهشت می دهد...
و وقتی که به روی حریر ِلبانم می نشیند
بی هوا چشمانم بسته می شود...
مغزم قفل می شود ...
و زبانم لکنت می گیرد...
تمام ناگفته هایم را از یاد می برم...
مست میشوم...
گرم میشوم...
شعر میشوم...
دیدگاه ها (۴)

شب هنگام به کنارم بیاتا گیسو بافته های شعرت رابا لبهایم بگشا...

اللهم عجل لولیک الفرج🙏🙏

دیگر این پنجره بگشای که من به ستوه آمدم از این شب تنگ

دستانت رااندکی به من امانت بده؛میخواهم با آنها، گره از بافته...

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط