part 5
part 5
ا/ت خب دیگه تموم شد
کوکی:مرسی راستی من چیزه....میتونم شماره ی شمارو داشته باشم
ا/ت چی؟؟
کوکی من همیشه شماره ی دکتر هام رو دارم
ا/ت اها... چیزه اره باشه :)
کوکی:ممنون
کوکی:من دیگه میرم ممنون خانم ا/ت
ا/ت خواهش میکنم شب بخیر
کوکی رفت پای پشت سر کوک هم ا/ت رفت باهم رفتن توی اسانسور
کوکی:شماهم الان میرید
ا/ت بله شیفت اخرمه
کوکی:اها خب میخواید برسونمت
ا/ت نه ممنون مزاحمت نمیشم
کوکی:این حرفا چیه بیا میرسونمت شب سرد و خطرناک هم هست
ا/ت اخه....
کوکی:لطفا....
ا/ت باشه
(از زبان ا/ت)
نشستم توی ماشینش اولین باریه توی یه همچین ماشین گرون قیمتی نشستم 🥲 و کوک که با اون چشمای مهربون نگاهم میکرد احساس متفاوتی برام ایجاد کرده بود کوک ...
ا/ت خب دیگه همینجاست ممنونم کوک....چیزه یعنی اقای کوک
کوکی:نه اشکالی نداره من با کوک راحت ترم
ا/ت میخوای بیای بالا به چیزی بخوری
کوکی: امممم باشه حالا که انقدر اصرار داری میام
در خونه رو باز کردم و..... با یه صحنه ی جنگ روبه رو شدیم ......
بقیش رو بعدا میزارم
ا/ت خب دیگه تموم شد
کوکی:مرسی راستی من چیزه....میتونم شماره ی شمارو داشته باشم
ا/ت چی؟؟
کوکی من همیشه شماره ی دکتر هام رو دارم
ا/ت اها... چیزه اره باشه :)
کوکی:ممنون
کوکی:من دیگه میرم ممنون خانم ا/ت
ا/ت خواهش میکنم شب بخیر
کوکی رفت پای پشت سر کوک هم ا/ت رفت باهم رفتن توی اسانسور
کوکی:شماهم الان میرید
ا/ت بله شیفت اخرمه
کوکی:اها خب میخواید برسونمت
ا/ت نه ممنون مزاحمت نمیشم
کوکی:این حرفا چیه بیا میرسونمت شب سرد و خطرناک هم هست
ا/ت اخه....
کوکی:لطفا....
ا/ت باشه
(از زبان ا/ت)
نشستم توی ماشینش اولین باریه توی یه همچین ماشین گرون قیمتی نشستم 🥲 و کوک که با اون چشمای مهربون نگاهم میکرد احساس متفاوتی برام ایجاد کرده بود کوک ...
ا/ت خب دیگه همینجاست ممنونم کوک....چیزه یعنی اقای کوک
کوکی:نه اشکالی نداره من با کوک راحت ترم
ا/ت میخوای بیای بالا به چیزی بخوری
کوکی: امممم باشه حالا که انقدر اصرار داری میام
در خونه رو باز کردم و..... با یه صحنه ی جنگ روبه رو شدیم ......
بقیش رو بعدا میزارم
۳۱۷.۰k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.