part

part 3

دیدم که باز گربه ی همسایه اومده تو

صب روز بعد:

صبح ساعت ۸ صبحانه خوردم رفتم سر کار دیدم هم همه شده از منشی
پرسیدم
_خانم شین اینجا چه خبره ؟
+خانم ا/ت نمیدونید؟ یه مهمون مهم داریم یه سلبریتی قراره بیاد اینجا
_اها حالا کی هست عضو بی تی اس
از اونجای که من نمیشناختمشون خب هیجان زده نبودم رفتم تو اتاق کارم که یه هو همه گفتن خوش اومدید ..... در اتاقم رو زدن و........ همون مرد تو فرودگاه؟
باصدایی بلند گفتم تو؟
کوکی:عااا سلام 🥲
ا/ت:ام ببخشید سلام خوش اومدید
کوکی:ممنون
ا/ت: لطفا اینجا بشینید
کوکی:فکر نمی‌کردم دندون پزشک باشید
ا/ت:چرا بهم نمیاد
کوکی:نه همین طوری گفتم
کوکی:راستی ممنون بابت گل
از زبان ا/ت:داشتم اب میشدم ..





بقیش بعداااا
دیدگاه ها (۱۱)

part 4ا/ت اممم خب میدونید چیزه من میدونستم شما سلبریتی هستین...

part 5ا/ت خب دیگه تموم شد کوکی:مرسی راستی من چیزه....میتونم ...

part 2سیدم خونه. روی مبل دراز کشیدم و گریه کردم چرا احساس تن...

حققق🤣😂💔

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

🖤مافیای من🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط