M

M

#دلم_نمیخواست_شکسته_شدن_غرورم_را_ببینی

دلم نمی‌خواست شکسته شدن غرورم را ببینی
دوست نداشتم اشک هایم را ببینی و صدای گریه ام را بشنوی
اما زخمی که در قلبم گذاشته بودی آنقدر دردناک بود که هر کاری کردم نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم
نتوانستم مثل همیشه بی صدا گریه کنم و اشک هایم را قورت بدهم
تو شکسته شدن من را دیدی و باز نمک به زخم من پاشیدی
در آن لحظه به تنها چیزی که فکر میکردم غرورم بود که داشت ذره ذره آب میشد
اما ترس رفتنت ترس نبودنت و ترس اینکه دیگر تو را نبینم
دیگر غرورم را هم برایم بی اهمیت کرد
دلم میخواست حرفی بزنی بگویی حق با توست ، بگویی تو درست میگویی
اما نگفتی ، باز هم مرا خورد کردی
باز هم تو پیروز میدان شدی
داشتم فکر میکردم چند بار دیگر جا دارم برای این همه شکستن ها
چند وقت دیگر میتوانم درد این همه زخمی را که روی قلبم گذاشتی تحمل کنم
خلاصه این همه زخم و این همه درد مرا از پا در می آورد
خلاصه یک جایی و یک روزی دیگر نیستم
نیستم تا تو........
خلاصه روزی تمام خواهم شد
روزی که تمام شوم آن روز دیگر برنده و بازنده بودنت بی معنا میشود
خودت میمانی و خودت و یک وجدان نا آرام که مدام زیر لب میگوید
کاش برای زخمش مرهمی آورده بودم ...........
دیدگاه ها (۱۳)

ای ماه دلم اشکامو ببین ببین که از تو سینه دل پر میزنه به هر ...

«تلخی از دست دادن،خیلی بیشتر از به دست نیاوردنه. فقط کافیه ی...

#سفربدون اینکه از قبل برنامه ریزی کرده باشم اتفاق افتاد یک س...

خیلی به الان مربوط نیست،از همون بچگی دلم می‌خواست این توانای...

🌿 بخش چهل‌ونهم — گفت‌وگو با نور (۲) 🌿سال‌ها عبادت کردم، دعا ...

کپشناشتباه . چیزی که همیشه ما درگیر آن هستیم .عشق تو ، قشنگ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط