پارت
پارت۸
ناکلز زد روی شونم و گفت
ناکلز. شدو دمت گرم
شدو .چه عجب چه عجب شما اسم منو یاد گرفتی
هوا داشت تاریک میشد وخورشید داشت نا پدید میشدو در عمق دریا میرفت
از اونور از زبان سونیک هاهاها خوب
لونا .این همون تیغ تیغی بی عصابست
سونیک. اره
تیلز .دیدیش
لونا.اره داشتم از دوریه واکینگ ها میومدم دیدم یکی افتاد خیلی هم قر میزد فقد
سونیک . فقد چی
لونا .فقد نمی دونم تو کدوم دوره یا بعد رفته😁
سونیک الان چی کار باید کنیم
بعد با دستام سرمو گرفتم
لونا .میتونین فردا همراه من چند تا بعد رو بگردیم
سیلور . ایده ی خوبیه
ناکلز با دهن پر از انگور .حالا کجا بخوابیم
لونا. شما رو نمیدونم اما سیلور میتونه خونه ی مت بمونه
سونیک .چرا
لونا . چون سیلور به من کمک کرده ولی شوخی کردم براتون پتو وبالشت میارم تا شمام اینجا بخوابین من فقد یه اوتاق دارم پس همینجا رو مبل بخوابین
سونیک . باش دسشویی کجاست
لونا . اونجا انتها سالن
لونا بلند شد ورفت توی اتاق کنار دستشویی منم پاشدم ورفتم که برم دسشویی که دیدم دره اتاق بازه یه نگاه انداختم بعد دیدم لونا لباسش رو در آورده وفقد لباس زیر داره بدنش مثل صورتش راهراه های مشکی داش من دمشو ندیده بودم آروم داشت تکون میخورد اندام خیلی قشنگی داشت و چشماش زیر نور لامپ میدرخشید مهو نگاه کردنش بودم که انگار یکی در گوشم گفت (پس من چی) صداش مثل شدو بود متعجب بودم دورو ورمونت نگاه کردم کسی نبود و رفتم دسشویی
فردا صبح
از خواب بیدار شدم از اشپز خونه صدامیومد پاشدم ورفتم نگاه کردم دیدم سیلور و لونا دارن اش پزی میکنن بعد لونا حواسش نبود وداشت با سیلور حرف میزد امد نزدیکم همینجوری سرش سمت سیلور بود بعد جلوی من که رسید سرشو چرخوند و چشم تو چشم شدیم من از خجالت دمم و گوشم سرخ شده بود ولی لونا چون سفید بود کاملا سورخ شده بود بعد رفتم انور ورد شد ولی هنوز سرخ بودو بالای سر تیلز و ناکلز وایساد ویه نفس گرفت وبلند داد زد (بیدار شیدد)
من از جام پریدم ویه نگاهی به سیلور انداختم سیلور از ترس تخم مرغی که دستش بود افتاده بود ومنو نگاه میکرد ویهو قش کرد از خنده قیافه ناکلز و تیلز دیدنی بود بعد لونا دست به سینه رفت تو اشپز خونه
ناکلز زد روی شونم و گفت
ناکلز. شدو دمت گرم
شدو .چه عجب چه عجب شما اسم منو یاد گرفتی
هوا داشت تاریک میشد وخورشید داشت نا پدید میشدو در عمق دریا میرفت
از اونور از زبان سونیک هاهاها خوب
لونا .این همون تیغ تیغی بی عصابست
سونیک. اره
تیلز .دیدیش
لونا.اره داشتم از دوریه واکینگ ها میومدم دیدم یکی افتاد خیلی هم قر میزد فقد
سونیک . فقد چی
لونا .فقد نمی دونم تو کدوم دوره یا بعد رفته😁
سونیک الان چی کار باید کنیم
بعد با دستام سرمو گرفتم
لونا .میتونین فردا همراه من چند تا بعد رو بگردیم
سیلور . ایده ی خوبیه
ناکلز با دهن پر از انگور .حالا کجا بخوابیم
لونا. شما رو نمیدونم اما سیلور میتونه خونه ی مت بمونه
سونیک .چرا
لونا . چون سیلور به من کمک کرده ولی شوخی کردم براتون پتو وبالشت میارم تا شمام اینجا بخوابین من فقد یه اوتاق دارم پس همینجا رو مبل بخوابین
سونیک . باش دسشویی کجاست
لونا . اونجا انتها سالن
لونا بلند شد ورفت توی اتاق کنار دستشویی منم پاشدم ورفتم که برم دسشویی که دیدم دره اتاق بازه یه نگاه انداختم بعد دیدم لونا لباسش رو در آورده وفقد لباس زیر داره بدنش مثل صورتش راهراه های مشکی داش من دمشو ندیده بودم آروم داشت تکون میخورد اندام خیلی قشنگی داشت و چشماش زیر نور لامپ میدرخشید مهو نگاه کردنش بودم که انگار یکی در گوشم گفت (پس من چی) صداش مثل شدو بود متعجب بودم دورو ورمونت نگاه کردم کسی نبود و رفتم دسشویی
فردا صبح
از خواب بیدار شدم از اشپز خونه صدامیومد پاشدم ورفتم نگاه کردم دیدم سیلور و لونا دارن اش پزی میکنن بعد لونا حواسش نبود وداشت با سیلور حرف میزد امد نزدیکم همینجوری سرش سمت سیلور بود بعد جلوی من که رسید سرشو چرخوند و چشم تو چشم شدیم من از خجالت دمم و گوشم سرخ شده بود ولی لونا چون سفید بود کاملا سورخ شده بود بعد رفتم انور ورد شد ولی هنوز سرخ بودو بالای سر تیلز و ناکلز وایساد ویه نفس گرفت وبلند داد زد (بیدار شیدد)
من از جام پریدم ویه نگاهی به سیلور انداختم سیلور از ترس تخم مرغی که دستش بود افتاده بود ومنو نگاه میکرد ویهو قش کرد از خنده قیافه ناکلز و تیلز دیدنی بود بعد لونا دست به سینه رفت تو اشپز خونه
- ۲.۳k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط