یادش بخیر دیشب این موقع پا میشدیم
یادش بخیر دیشب این موقع پا میشدیم
می نوشتیم دعای روز ....
..ماه رمضان خدایا چه زود گذشت
باورمون نمیشه مثل برق این عمر ما بود که گذشت
وما از ش غافل بودیم بیا
در این لحظه وساعت برای هم آرزوی سعادتمندی
وعاقبت بخیری و سلامتی از در گاه خدا بخواهیم واز درگاه خدا خواهان آمرزش گناهان مون رو ،
وبعد ماه رمضان برایمون تولد دیگه وپاک شدن ومعطر شدن
جسم وروحمون را جشن بگیریم واز خداوند بخواهیم
کمک کنه که روحمون وجسممون فرشه وملکوتی تا زمان قبض روح باقی بمونه. آمیین
پنجره را بگشای
قاصدکها را به خانه بیاور
بگذار دوباره عطر عاشقی بپیچد
در جای جای خانه
شاید که نقش او پیدا شود درمیان ماه
شاید هم صبح با سپیده بیاید
میز چای را برپا کن
لباس عاشقی را بر تن کن
عطر ترانه را جاری کن
چای در فنجان بریز
صدای پاهایش را میشناسم
از برهوت تنهایی
در انتهای کوچه
برق امیدی میزند
خدایا کمکم کن
آشوب میشود در وجودم
خدایا کمکم کن
بگذار تا این حس شیرین را به پایان برسانم
امین
می نوشتیم دعای روز ....
..ماه رمضان خدایا چه زود گذشت
باورمون نمیشه مثل برق این عمر ما بود که گذشت
وما از ش غافل بودیم بیا
در این لحظه وساعت برای هم آرزوی سعادتمندی
وعاقبت بخیری و سلامتی از در گاه خدا بخواهیم واز درگاه خدا خواهان آمرزش گناهان مون رو ،
وبعد ماه رمضان برایمون تولد دیگه وپاک شدن ومعطر شدن
جسم وروحمون را جشن بگیریم واز خداوند بخواهیم
کمک کنه که روحمون وجسممون فرشه وملکوتی تا زمان قبض روح باقی بمونه. آمیین
پنجره را بگشای
قاصدکها را به خانه بیاور
بگذار دوباره عطر عاشقی بپیچد
در جای جای خانه
شاید که نقش او پیدا شود درمیان ماه
شاید هم صبح با سپیده بیاید
میز چای را برپا کن
لباس عاشقی را بر تن کن
عطر ترانه را جاری کن
چای در فنجان بریز
صدای پاهایش را میشناسم
از برهوت تنهایی
در انتهای کوچه
برق امیدی میزند
خدایا کمکم کن
آشوب میشود در وجودم
خدایا کمکم کن
بگذار تا این حس شیرین را به پایان برسانم
امین
۱.۰k
۱۶ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.