در جستوجوی تو

در جست‌وجوی تو
اتوبوس سوق میکنه چری نیفتی رو بغل میکنه تا از پنجره به خاطر ریز بودنش نیوفته
چارلی وگی رو بغل میکنه هایک و آنجل همو بغل میکنن لوسیفر یاد روزی می افته که از بهشت همراه با لیلیث اخراج شد و به جهنم فرستاده شد قبلش تند میزد در اون لحظه لوسیفر شبیه یک کودک شد آروم اشک میریخت تا بلاخره الستر اونو تو آغوشش کشید و سعی کرد تا اونو آروم کنه هیش آروم باش لوسیفر آروم باش لوسیفر سفت پیرهن الستر و میچسبه
در اون طرف هاسک و آنجل گویی کدورت های خودشون رو کنار گذاشته بودن چون سفت همو بغل کرده بودن انگار که قرار نیست دیگه هیچ وقت همو بغل کنن ببین دعوا کنن حرف بزنن آنجل خیلی سفت تر از هاسک اونو بغل کرده بود و این باعث شد توی دل هایک چیزی تکون بخوره وتق اتوبوس پاین دره افتاد
در این ایجنا دونفر آسیب دیدن هدی بزنید کی و کی
دیدگاه ها (۴)

در جستوجوی تو

در جست‌وجوی توقسمت : هشتم چارلی : آره هاسک لطفا بیا کمکم کن ...

ا در جست‌وجوی تو قسمت ۵الستر: خواستم به بینی همین لوسیفر: ای...

چند پارتی جونگوون p۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط