من و تو

من و تو
Part6

ویو کوک
داشتیم میرفتیم که یکی اومدو ا. ت رو  به دیوار چسبوندن سعی داشت ببوستش خیلی عصبی شدم و ی لگد خیلی محکم زدم بهش که پرت شد اونور  صورت ا. ت و گرفتم تو دستم و اشکاشو پاک کردم و بعد اینکه مطمئن شدم حالش خوبه رفتم سمت یا رو و گفتم
کوک: ببین فقط کافیه ی بار دیگه به اتم دست بزنی تا چیزی نمونه ازنت

بعد رفتم سمت ا. ت و براید استایل بغلش کردمو بردمش تو ماشین

ویو ا. ت
کوک خیلی خفن ازم محافظت کرد بعد رفتو یارو وتحدید کرد بعدش دید حالم خوب نیست برای دیدن بغلم کردم واییی اون خیلی جنتل منه تویی

کوک ویو
تو ماشین بودیم که ا. ت گفت
ا. ت : ممنون

کوک: دیگه بیشتر حواست باشه

ا. ت : باشه منو ببر خونه حالم خوب نیست

کوک : تو خونه نمیری میای خونه من

ا. ت باشه فقط برو حالم خوب نیست اصلا
ا. ت ویو
داشتم حرف م ی زدم که ماشینو زد کنار .....
دیدگاه ها (۰)

من و تو Part7 ویو کوک دیدم حالش خوب نیست و ترسید پس تصمیم گر...

من و تو Part8ویو ا. ت وار خونه کوک شدیم واقا خونه زیبایی داش...

#سناریووقتی همیشه موهامونو میبستیم و یه روز وسط دنس موهامون ...

#سناریووقتی اعضا کنار استخر وایستادن میپری بغلش اونا تعادلشو...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۰ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۹ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط