من میدانم کهخانه دوست کجاست

من میدانم که خانه دوست کجاست؟؟

 ان جایی است که پر از عطر گل یاس و میخک است .

ان جایی است که بوی دفتر کهنه ی خاطرات کودکی میدهد .

 صدای قهقهه ی محبت در فضا پیچیده است و من میتوانم ردپای عشق را در آنجا ببینم.

خانه ی دوست آنجاست. . .

کوچه های باریک که هر لحظه می توان صدای جیرینگ جیرینگ دوچرخه ها را شنید .

خانه ی دوست آنجایی است که زیر انوار طلایی خورشید رنگ دگر پیدا میکند

و با وزش هر نسیم دوستان در خانه دوست جمع میشوند .

 خانه ی دوست آنجاست .
دیدگاه ها (۱)

...

.... بزن ﺑﺎﺭﺍﻥﻫﻮﺍ ﺍﺑﺮﯾﺴﺖﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪﺑﺰﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﻦ ﺗﻦ ...

.... من آن بانوی"پاییزم".....من از احساس لبریزم... دمی با با...

.... حسین فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟و من درحالی که نما...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط