خدا کند که مرا از دلش جدا نکند

خدا کند که مرا از دلش جدا نکند
من و جدا شدن از جان خود ؟ خدا نکند

گذشت از منِ رنجور بی نوا اما
خدا نصیب کسی یار بی وفا نکند .. و کاشکی که بماند کنار من آن دوست
کسی به غیر مرا « یار من » صدا نکند

چنان قفس که پرنده درون آن حبس است
بغل بگیرد و من را دمی رها نکند

خدای را که یقیناً غریب خواهم مُرد
اگر زمانه مرا با تو آشنا نکند
دیدگاه ها (۱)

کاش می دانستی یک زن از لحظه ای که "دوستت دارم" می گویداز لحظ...

.می خواهم لبهایت نامم راپیراهنت عطرم رادستهایت دستم را تکرار...

دانۍکه نِگاهی به نگاهَت نِگران است؟در مرگ دلم پایِ خیالت به ...

زمستانیک تـو می‌خواهد.یک تو که دستانش را بشودبی هیچ دلهره‌‌ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط