وقتی که تو ب جهانم پا گذاشتی پارت ۱
(پارت اول)
لباسمو پوشیدم و
یک لباس قرمز عروسکی با کفش طلایی کوتاه بود و استینم نداشت پاهام و دستامو به نمایش میزاشت خیلی خوشحال بودم البته اولین باریه که میرم پارتی چون همش باپدر و مادرم مهمونی میرفتیم.
سوگمین؛اماده شدی بیست دقیقه هست من اینجا منتظرم عه
جنی:وایسا اومدم دیگه
تک فرزندم پدرم پولداره خوب تاحالا دوست پسر نداشتم قرار نرفتم فقط از بچگی با سوگمین بودم اونم از یک خانواده پولداره
سوگمین زودباش دیگه لیموزین اومد
جنی:خب خب اومدم(البته اینم بگم که من زیاد علاقه ای به پسرا ندارم چون مامانم میگه عشق خوب نیست🙂)
_زود باششششششش
+اومدم دیگه
خانم مراقب خودتون باشید
+باشه خانم سولار
سوار شدیم توراهدچیزی نگفتیم و....
رسیدیم خانم
+پاشو پاشو تو فکری سوگمین🤔
_هیچی بریم دیگه(برعکس من سوگمین خیلی اومده بود پارتی و زود عاشق میشد😐)
لباسمو پوشیدم و
یک لباس قرمز عروسکی با کفش طلایی کوتاه بود و استینم نداشت پاهام و دستامو به نمایش میزاشت خیلی خوشحال بودم البته اولین باریه که میرم پارتی چون همش باپدر و مادرم مهمونی میرفتیم.
سوگمین؛اماده شدی بیست دقیقه هست من اینجا منتظرم عه
جنی:وایسا اومدم دیگه
تک فرزندم پدرم پولداره خوب تاحالا دوست پسر نداشتم قرار نرفتم فقط از بچگی با سوگمین بودم اونم از یک خانواده پولداره
سوگمین زودباش دیگه لیموزین اومد
جنی:خب خب اومدم(البته اینم بگم که من زیاد علاقه ای به پسرا ندارم چون مامانم میگه عشق خوب نیست🙂)
_زود باششششششش
+اومدم دیگه
خانم مراقب خودتون باشید
+باشه خانم سولار
سوار شدیم توراهدچیزی نگفتیم و....
رسیدیم خانم
+پاشو پاشو تو فکری سوگمین🤔
_هیچی بریم دیگه(برعکس من سوگمین خیلی اومده بود پارتی و زود عاشق میشد😐)
۹.۰k
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.