سناریو

وقتی تولدت بوده و یادشون رفته و تو عصبانی شدی (زن و شوهر )



نامجون
ا/ت =مردم شوهر دارن ماهم شوهرم داریم تولد من یادت میره ارهههه
نامجون =بچه هول (درسته؟) کرد زد گلدون و شکوند الان پیش جین تشریف دارن




جین
ا/ت =کی تولدته کی تولدته آخرش این شد ارهههههه
جین =عزیزم آروم باش مهم زیبایی و عشقه که بهت دادم
ا/ت 🩴



شوگا
ا/ت تو دیگه دوسمممم ندارییی خیانتتتتت کاررر
شوگا ا/ت حرص نخور نارگی بخور
ا/ت🩴





هوپی
ا/ت تولد منوووو یادتتتت رفتتتت هاااا بگوووو بگوووو
تا تو داری غر غر می کنی هوپی رفت کادو و کیک برات خرید






جیمین
ا/ت = هااااااا الان من دیگهههه شلغم ارهههه ؟اصلا مهم نیست قلبم بشکنههههه
جیمین = بچم سعی می کنه برات کیوت بازی دراره آروم شی ولی می زنی دماغ بچم مو میاری پایین (بی تر ادب😡 ) بعدشم باهم آشتی می کنین یه شب عالی رو دارین ......... منظورم تولد بودددد (منحرف نشین بی ادبا منظورم تولد بود )







تهیونگ
ا/ت چراااااا فقط به من بگوووو چراااا یادت رفتتتتت
تهیونگ =فک کنم شب باید برم پیش کوک 🤣
ا/ت شوخیییی می کنی ارهههه من می دونم توووو
تهیونگ =نه فک کنم واقعا باید برم یوناتان بیاا🚶






کوک
ا/ت تو منوووو دوستتتت نداریییی
کوک اره دوست ندارم
ا/ت واقعا ؟(بغض)
کوک اره دوست ندارم عاشقتم🤣
ا/ت بازندگیت خدافظی کن🩴🗡
کوک زندگی من که تویی🤣🤣🤣
ا/ت ماماننننن چرا گذاشتی بااااا اینننننن ازدواج کنمممممم
دیدگاه ها (۱۹)

در آغوش دشمن

در آغوش دشمن

"سرنوشت "p,30...۱۰ مین بعد ....ماشین جیهوپ جلوی کلبه ی چوبی ...

سناریو

پارت جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط