عشق من ~p18~

*ویو ا.ت *
الان هشت ماه و سه هفتمه و بچمون یک هفته ی دیگه به دنیا میاد .
کوک:ا.ت خوبی
ا.ت:نه استرس دارم
کوک:چرا
ا.ت:انگار کسی میخواد بچمو بکشه
کوک:بد به دلت راه نده راستی دکتر گفت استرس برات اصلا خوب نیست . پس مضطرب نباش .
ا.ت:کوک
کوک:جونم
ا.ت:پیتزا میخوام
کوک:باشه عشقم
*ویو کوک*
پیتزا رو خریدم و خوردیم و رفتیم بیرون تا آب و هواش عوض شه .
کوک :بریم خونه ی مامانت
ا.ت:بررررریم هوووو ههو وو
کوک:خخخخ باشه 🐇🤣

*ویو ا.ت*
رفتیم خونه ی مامانم که توی بوسان بود ، خونه ی مامانم یه حس خوبی داره .
م.ت:سلاااام دختر قشنگم ،خوبی مامان
ا.ت:سلام مامان جونم مرسی تو خوبی
م.ت: منم خوبم کوک خوبه
ا.ت:آره خوبه
کوک:سلام مادر جان خوبین
دیدگاه ها (۲)

عشق من~p19~

خودم کشیدم

عشق من ~p17~

عشق من ~p16~

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط