[6. 4. 18:06] 얄다 이상한😘: 진정한 사랑~❤

[6. 4. 18:06] 얄다 이상한😘: 진정한 사랑~❤
P~1
ویوجینا:
صبح با الارم گوشیم بیدار شدم رفتم wcکارای لازم رو انجام دادم و لباسم رو پوشیدم و رفتم سرکار
داشتم ظرف هارو میشستم که یکی از دستم لیز کرد افتاد و شکست و رییس اومد ( رییس رو با€این نشون میدم)
€این جا چخبره(با داد)
-ببخشید قربان ظ..ظرف از دستم لیز خورد ش..شکست
€این باره سومیه که ظرف کافمو میشکنی تو اخراجی(با داد )
-خیلی ببخشید
€بیرون (با داد)
هوففف حالا من باید چیکار کنم از کارم اخراج شدم حالا چجوری باید اجاره خونمو بدم بیرونم میکنه حتما اه رفتم سوپری و دو تا روز نامه گرفتم و رفتم خونه و روزنامه هارو خوندم چنتا تبلیغ بود یکی مال یه رستوران بود میخواستم زنگ بزنم
[6. 4. 18:20] 얄다 이상한😘: ولی گفتم شاید یکی دیگه قبل من زنگ زده باشه(افرین به باهوشیت 👍🏻)و زنگ نزدم پشیمون شدم یه اگهی دیدم برای پرستار بچه بود زیرش شماره نوشته بود و ادرس زنگ زدم به شماره یه خانمی جواب داد (علامتش®)

بچه ها پرستار بچه برای بچه جیمین نیست ها پارت بعدی میفهمین🥰😊