part 42

هان =البته اگه اجازه بدی لیدی من...
ویو یوری =
به صدای قلبم گوش کردم و احساس میکردم که باید بهش اعتماد کنم ..پس سرمو به نشانه رضایت تکون دادم ...ولی شیطونیم گل کرد ...
یوری = اره اجازه هست ولی به شرطی که بتونی منو بگیری ...
هان = لیدی بد بازی رو شروع کردی...
//یوری انقدر دوید که اخر رسید به اتاق خودش و هان گیرش انداخت به محض اینکه یوری وارد اتاق شد پشت سرش وارد اتاق شد و درو قفل کرد ....یوری که دیگه جایی برای فرار کردن نداشت با هر قدم هان یوری یه قدم به عقب میرفت تا جایی که دیوار مانع فرار کردنش شد ...فاصله صورتشون جوری بود که وقتی حرف میزدن لباشون به هم بخورد میکرد ...//
هان = گیر افتادی بیبی گرل ...
یوری= اولین بارمه ...مواظبم باش...
هان = نگران نباش بیبی اروم پیش میریم ...البته اگه با ددی راه بیای ...
یوری= ددی؟!..
هان = اره بیبی !!!..
..........................................سانسور ..................................................................
ویو یوری =
صبح از خواب با دل درد زیادی بیدار شدم ...با به یاد اوردن دیشب لبخندی زدم و برگشتم به بغل دستم نگاه کردم ..ولی هان نبود یکم بیشتر که به دور و برم توجه کردم متوجه شدم هان رفته حموم از جام بلند شدم و حوله ای دور خودم پیچیدم تا بعد از هان برم حموم که یهو صدای اب قطع شد و این به این معنی بود که دوش گرفتن هان تموم شده ...در حموم باز شد و هان منو صدا زد //
هان =چاگی ....
یوری = بله ...
هان = میشه حوله من رو بیاری ...
یوری = اره اره ..واستا ..//یوری رفت و حوله ی هان رو برداشت و سمت در رفت و درو زد و هان درو باز کرد ولی به جای حوله دست یوری رو گرفت و کشید تو حموم ...//
هان = واقعا میخواستی تنهایی دوش بگیری ...
یوری = تو که دوش گرفتی تموم شده ...

________________________________________
بچه ها نگران نباشید پارت اسمات هم داره اگه میخواید پارت اسمات رو بخونید تو دایرکت پیام بدید و بگید که قسمت اسمات پارت 42 رو میخواید براتون میفرستم ♡♡♡
دیدگاه ها (۲۴)

part 43

part 44

part 41

part 40

پارت : ۱۷

پارت : ۱۶

My dearest enemy

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط