عاشقتم عروسکم

عاشقتم عروسکم ...........
صبح فردا:
ویو ات
با نوازش ها و زمزمه هایی از خواب پریدم دیدم کوک منو سفت تو بغلش گرفته انگار میخوام فرار کنم
ات: هوفف کوک خفه شدممم فرار نمیکنم کهه ولم کنننن
کوک: نه اتفاقا فرار میکنی اگه ولت کنم
ات: روانی
کوک: هییییییی من فقط دوست دارمممممم
ات: منم دوسنت دارممممم
کوک: گرسنه ای؟
ات: نه میخوام بخوابم!
یهو صدای شکمم در اومد خجالت زده سرمو تو گردن کوک قائم کردم
کوک: اووو خجالت نکش کوچولوووو بیا بریم صبحونه بخوریم
ات: باشه بریم
از تخت پایین اومدم و سمت سرویس رفتم و کار های لازم و کردم لباس عوض کردم و رفتم پایین میخواستم بشینم رو صندلی که کوک صندلی رو انداخت
کوک: اونجا نه بیب بیا روی پای ددی
ات: ها؟...نه نه من راحتم
اومدم رو صندلی بشینم که با صدای ترسناکش بدنم لرزید
کوک: نمیای دیگه؟...
نمیتونستم جواب رد بدم چون برای خودم دردسر درست می‌کردم
ات: امممم...چیزه حالا که فکرشو میکنم چرا نیام
به سمتش قدم برداشتم و آروم ردی پاهاش نشستم دستشو دور شکمم حلقه کرد و منو به خودش چسبوند سرشو تو گردنم برد و بوسه ای روش زد
کوک: مزه ی توت فرنگی میدی
لبخندی از روی خجالت زدم که از چشم کوک دور نموند و خنده بلندی سر داد
کوک: تو خیلی کیوتی دختر
و بی مقدمه لبشو رو لبام گذاشت
و بوسه کوتاهی زد
...........
پارت قبلی گزارش شد...
ولی فقط من بفهمم کدوم ....بوده که گزارش کرده دهنشو سرویس میکنم 🥲✨️
دیدگاه ها (۲)

واقعا شرمنده ک نیستم جایی بودم که نت نداشتم....

My doll girl Part 20( یک سال بعد)ات: کوکک....جونگ کوک.....جو...

اسمات❌️ ..........

My doll girl Part 18"ات" شیطونیم گل کرد میخواستم تحریکش کنم ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۵

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط