لحظه ای پیش من ای یار طبیبانه بیا
لحظه ای پیش من ای یار طبیبانه بیا
سینه ام پر شده از مهر صمیمانه بیا
اشک جاری شده از چشم من خسته ز غم
بهر نابودی این ، بغض غریبانه بیا
خشک شد خنده به لبهای من افسرده
مردم از حسرت یک خنده ی مستانه بیا
همچو خورشید ، برای دل تاریک منی
روشنی بخش من و خانه و کاشانه بیا
به زمستان وجودم پی گرمای توام
بوی تو نکهت باران بهارانه ، بیا
چشم شهلای تو ای یار ، قرار دل من
عاشقم بر نگه پاک نجیبانه بیا
گرچه از این دل عاشق ، تو خطاها دیدی
گذر از جرم و خطاها و کریمانه بیا
سینه ام پر شده از مهر صمیمانه بیا
اشک جاری شده از چشم من خسته ز غم
بهر نابودی این ، بغض غریبانه بیا
خشک شد خنده به لبهای من افسرده
مردم از حسرت یک خنده ی مستانه بیا
همچو خورشید ، برای دل تاریک منی
روشنی بخش من و خانه و کاشانه بیا
به زمستان وجودم پی گرمای توام
بوی تو نکهت باران بهارانه ، بیا
چشم شهلای تو ای یار ، قرار دل من
عاشقم بر نگه پاک نجیبانه بیا
گرچه از این دل عاشق ، تو خطاها دیدی
گذر از جرم و خطاها و کریمانه بیا
۲.۶k
۱۷ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.