ᵖᵃʳᵗ"⁵
ᵖᵃʳᵗ"⁵
°ا/ت°
رفتم خونه و دیدم دلارام فحش بارونم کرده و یه عالمخ استیکر 💩🤨🚶♀️ برام فرستاده یعنی ع*نه کجایی
بهش زنگ زدم و...
دلارام:چه عجب بالاخره یادی از ما کردی
ا/ت:پدسگ من تا دوروز پیش داشتم باهات حرف میزدم
دلارام:اون دو روز پیش بود من الان و میگم
او راستی سارینا گفت چیشده خب اونجا رفتیچیکار کردی
ا/ت:اییی خیلی مزخرف بود
دلارام: مثل ادم بنال ببینم چیشد
ا/ت:چی میخواستی بشه ری*ده شد تو صورتم
دلارام:هنوزم نمیفهمم چی میگی
ا/ت:از بس نفهمی از بس گاوی از بس....
دلارام:ایی ایی ایییی پیاده شو باهام بریم
درست بگو بفهمم اوکی؟
ا/ت:ببین مامانم گفت وسیله اینا ببرم براش رفتم اونجا دیدم اعضا حالشون بده رفتم دمنوشو درست کردمو بهشون دادم آخرم اومدم بهشون عرق نعناع بدم که از شانس گ*وهم بایسم کلشو روم تف کرد همین
الو
الو؟
دلارام:وایییییی خدا مردمممممم(در حال پاره شدن😂😐)
ا/ت:پدسگ من از بدبختیم گفتم تو میخندی؟
گرچه همیشه انقدر گاو بودی و به بلا هایی که میومد سرم می خندیدی ...ولی...بازم دلیل نمیشه بخندی
دلارام:آخه خنده داره
من برم
راستی یادم رفت بگم سلام......سلام
ا/ت:منگول داری قطع میکنی بعد میگی سلام
واااییییی به قول معروف
داستان تموم شده و تو تازه میگی لیلی مرد بود یا زن
دلارام:خب پس های بای
ا/ت:مگه بیسکوییت های بایه؟
دلارام:به من چه که اسم بیسکوییت و گذاشتن سلام خداحافظ؟
ا/ت:اهههه راستی میخوام آخر هفته بیارمتون کره براتون بلیت گرفتم اوکی
دلارام:اخ من قربونت برم حتما میام
خب خدافظ*قطع کرد*
خب این اوکی شد بریم نفر بعدی
ا/ت:الو؟
سارا:سلام عزیزمممم
ا/ت:سلام کیوتی خوبی؟
سارا:فدات تو خوبی؟
ا/ت:اره سارا میگم آخر هفته میخوام بیارمتون کره برات بیلیت گرفتم میای؟
سارا :اره میام
ا/ت:خوبه
سارا:ا/تی جونم من کار دارم باید برم
ا/ت:عااا باشه عزیزم خدافظ
سارا:خدافظ
اوکی
اینم از این به سارینا و هانیه هم بگم تموم میشه
یک ساعت بعد😐
اخیششش بالاخره تموم شد
هوففف حالا باید تو این چند روز همه چی رو آماده کنم
اخ فکم درد گرفت
(پرش به آخر هفته فرودگاه )
خب باید وایسم تا بچه ها بیان
امممم او اونجان.....
°ا/ت°
رفتم خونه و دیدم دلارام فحش بارونم کرده و یه عالمخ استیکر 💩🤨🚶♀️ برام فرستاده یعنی ع*نه کجایی
بهش زنگ زدم و...
دلارام:چه عجب بالاخره یادی از ما کردی
ا/ت:پدسگ من تا دوروز پیش داشتم باهات حرف میزدم
دلارام:اون دو روز پیش بود من الان و میگم
او راستی سارینا گفت چیشده خب اونجا رفتیچیکار کردی
ا/ت:اییی خیلی مزخرف بود
دلارام: مثل ادم بنال ببینم چیشد
ا/ت:چی میخواستی بشه ری*ده شد تو صورتم
دلارام:هنوزم نمیفهمم چی میگی
ا/ت:از بس نفهمی از بس گاوی از بس....
دلارام:ایی ایی ایییی پیاده شو باهام بریم
درست بگو بفهمم اوکی؟
ا/ت:ببین مامانم گفت وسیله اینا ببرم براش رفتم اونجا دیدم اعضا حالشون بده رفتم دمنوشو درست کردمو بهشون دادم آخرم اومدم بهشون عرق نعناع بدم که از شانس گ*وهم بایسم کلشو روم تف کرد همین
الو
الو؟
دلارام:وایییییی خدا مردمممممم(در حال پاره شدن😂😐)
ا/ت:پدسگ من از بدبختیم گفتم تو میخندی؟
گرچه همیشه انقدر گاو بودی و به بلا هایی که میومد سرم می خندیدی ...ولی...بازم دلیل نمیشه بخندی
دلارام:آخه خنده داره
من برم
راستی یادم رفت بگم سلام......سلام
ا/ت:منگول داری قطع میکنی بعد میگی سلام
واااییییی به قول معروف
داستان تموم شده و تو تازه میگی لیلی مرد بود یا زن
دلارام:خب پس های بای
ا/ت:مگه بیسکوییت های بایه؟
دلارام:به من چه که اسم بیسکوییت و گذاشتن سلام خداحافظ؟
ا/ت:اهههه راستی میخوام آخر هفته بیارمتون کره براتون بلیت گرفتم اوکی
دلارام:اخ من قربونت برم حتما میام
خب خدافظ*قطع کرد*
خب این اوکی شد بریم نفر بعدی
ا/ت:الو؟
سارا:سلام عزیزمممم
ا/ت:سلام کیوتی خوبی؟
سارا:فدات تو خوبی؟
ا/ت:اره سارا میگم آخر هفته میخوام بیارمتون کره برات بیلیت گرفتم میای؟
سارا :اره میام
ا/ت:خوبه
سارا:ا/تی جونم من کار دارم باید برم
ا/ت:عااا باشه عزیزم خدافظ
سارا:خدافظ
اوکی
اینم از این به سارینا و هانیه هم بگم تموم میشه
یک ساعت بعد😐
اخیششش بالاخره تموم شد
هوففف حالا باید تو این چند روز همه چی رو آماده کنم
اخ فکم درد گرفت
(پرش به آخر هفته فرودگاه )
خب باید وایسم تا بچه ها بیان
امممم او اونجان.....
۴.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.