ᵖᵃʳᵗ"⁶
ᵖᵃʳᵗ"⁶
(((اسلاید اول: استایل ا/ت
اسلاید دوم: استایل هانیه
اسلاید سوم: استایل دلارام
اسلاید چهارم: استایل سارینا
اسلاید پنجم: استایل سارا)))
.
.
.
ا/ت:اوه بچه هاااااا
وایی پدسگا چه تیپی زدن(استایل همشون رو میزارم)
هانیه: وایییی کره خررررررر(محکم بغلش کرد)
ا/ت: ایییی اییی هانی به ولله له شدم خفه شدم مردمممم مردممممم
هانیه: میمون ابراز علاقم بهت نیومده اصلا باید مثل چند سات پیش هروز هر ساعت هر دقیقع هر ثانیه بت فح*ش بدم تا ادم شی
ا/ت: من چیزی هم نمیگفتم تو فحشه رو میدادی
هانیه: خب خداروشکر میدونی
دلارام: پدسگ ما اینجا سیفونیم؟
سارینا: عزیزم وقتی قراره همچین چیز هایی بهمون وصل بنمایی جمع نبد
دلارام: چشم سارینایااا ای زن نکونام
سارینا: چنان زن نکونامی بهت نشون بدم که نفهم...
هانیه: باز شروع شد(در حال جمع کردنشون)
ا/ت: سارا جانم بیا ما بریم اینا بزنن خودشون رو تیکه و پاره کنن
سارا: حتمـــــــــا(با خنده)
ا/ت: بابای
هانیه: قوزمیت وایسا منو تنها نزار....
(جلوی خونه ا/ت اینا )
سارا: وایی چرا فقط شما خونه بغلی اینجا زندگی میکنید
دلارام:هوووممم خرش خف میکنه دیگه چع برسه به ادمش
ا/ت: نمیاین داخل خ....
یا قمر اینا کفشای کین؟
سارینا: ببینم
یا جده ی سادات بی تی اس خونتونه
ا/ت: از کجا فهمیدی؟
سارینا: خاک تو سرت خیر سرت ده ساله ارمی هستی بعد هنوز نمیدونی اعضا چه جور کفشایی میپوشن
ا/ت: بچه ها جیغ بزنین یا ضایع بازی در بیارین پ*ارتون میکنم اوکی؟
دخترا: اوهوم
رفتیم داخل خونه
همین که اعضا مارو دیدن برای یک دقیقه استوپ کردن
ا/ت: اهم اهــــم به چی نگاه میکنین
جیمین: عااا هیچی هیچی
م.ا/ت: او سلام دخترا(فارسی میگه)
دخترا: سلام خاله جون
م.ا/ت: شرمنده یادم رفت به ا/ت بگم که امروز میان اینجا
ا/ت: به به خیلی هم عالی مادرمون چیز به این مهمی رو بهم نگفت
م.ا/ت:بچه میام میزنمتااااا
کوک: عااااا خانم پارک ببخشید میشه بگید اینا کی هستن؟ یوقت برامون دردسر نشه(کمی عصبی و متعجب)
م.ا/ت: عاا..
دلارام: نگران نباشید ا/ت همه چی رو قبلا برامون تعریف کرده درضمن ما ارمی هستیم چرا باید راجب ایدلمون بد بگیم؟
کوک: عااا درسته ببخشید که راجبتون بد فکر کردم
سارا:مشکلی نیس شما که نمیدونستین
ا/ت: خب دخترا بیاین بریم اتاقاتونو نشونتون بدم
دخترا: باشه، با اجازه......
(((اسلاید اول: استایل ا/ت
اسلاید دوم: استایل هانیه
اسلاید سوم: استایل دلارام
اسلاید چهارم: استایل سارینا
اسلاید پنجم: استایل سارا)))
.
.
.
ا/ت:اوه بچه هاااااا
وایی پدسگا چه تیپی زدن(استایل همشون رو میزارم)
هانیه: وایییی کره خررررررر(محکم بغلش کرد)
ا/ت: ایییی اییی هانی به ولله له شدم خفه شدم مردمممم مردممممم
هانیه: میمون ابراز علاقم بهت نیومده اصلا باید مثل چند سات پیش هروز هر ساعت هر دقیقع هر ثانیه بت فح*ش بدم تا ادم شی
ا/ت: من چیزی هم نمیگفتم تو فحشه رو میدادی
هانیه: خب خداروشکر میدونی
دلارام: پدسگ ما اینجا سیفونیم؟
سارینا: عزیزم وقتی قراره همچین چیز هایی بهمون وصل بنمایی جمع نبد
دلارام: چشم سارینایااا ای زن نکونام
سارینا: چنان زن نکونامی بهت نشون بدم که نفهم...
هانیه: باز شروع شد(در حال جمع کردنشون)
ا/ت: سارا جانم بیا ما بریم اینا بزنن خودشون رو تیکه و پاره کنن
سارا: حتمـــــــــا(با خنده)
ا/ت: بابای
هانیه: قوزمیت وایسا منو تنها نزار....
(جلوی خونه ا/ت اینا )
سارا: وایی چرا فقط شما خونه بغلی اینجا زندگی میکنید
دلارام:هوووممم خرش خف میکنه دیگه چع برسه به ادمش
ا/ت: نمیاین داخل خ....
یا قمر اینا کفشای کین؟
سارینا: ببینم
یا جده ی سادات بی تی اس خونتونه
ا/ت: از کجا فهمیدی؟
سارینا: خاک تو سرت خیر سرت ده ساله ارمی هستی بعد هنوز نمیدونی اعضا چه جور کفشایی میپوشن
ا/ت: بچه ها جیغ بزنین یا ضایع بازی در بیارین پ*ارتون میکنم اوکی؟
دخترا: اوهوم
رفتیم داخل خونه
همین که اعضا مارو دیدن برای یک دقیقه استوپ کردن
ا/ت: اهم اهــــم به چی نگاه میکنین
جیمین: عااا هیچی هیچی
م.ا/ت: او سلام دخترا(فارسی میگه)
دخترا: سلام خاله جون
م.ا/ت: شرمنده یادم رفت به ا/ت بگم که امروز میان اینجا
ا/ت: به به خیلی هم عالی مادرمون چیز به این مهمی رو بهم نگفت
م.ا/ت:بچه میام میزنمتااااا
کوک: عااااا خانم پارک ببخشید میشه بگید اینا کی هستن؟ یوقت برامون دردسر نشه(کمی عصبی و متعجب)
م.ا/ت: عاا..
دلارام: نگران نباشید ا/ت همه چی رو قبلا برامون تعریف کرده درضمن ما ارمی هستیم چرا باید راجب ایدلمون بد بگیم؟
کوک: عااا درسته ببخشید که راجبتون بد فکر کردم
سارا:مشکلی نیس شما که نمیدونستین
ا/ت: خب دخترا بیاین بریم اتاقاتونو نشونتون بدم
دخترا: باشه، با اجازه......
۷.۲k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.