گاهی خسته میشویخسته از تکرار روزهایی ک بی هیچ حال قشن

گاهی خسته میشوی...خسته از تکرار روزهایی ک بی هیچ حالِ قشنگی میگذرد...بی هیچ خنده ای ک از تهِ دل باشد،محبتی ک با تمام وجود نثار کسی شود...گاهی دوست داری کسی باشد،تا استکان خستگیت را پر کند از چای ِبا طعم عشق(یک چایِ عشق پهلو)....گاهی باید باشد کسی ک لبخندش یک دنیا امید را در دلت زنده کند..و با نگاهش خستگیها فرار کنند...

"پریسا"
دیدگاه ها (۱)

این بار آخر است که اخطار می کنم :"بی دست و پا نباش ، بگو دوس...

..اﻭ " ﻣــﺮﺩ " ﺍﺳﺖ ﺩستهایش ﺍﺯ ﺗﻮ زبرتر ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ... ﺻﻮﺭﺗﺶ...

تو میترسی...میترسی از نگاهی ک دست دلت را رو میکند برایم،چشما...

دوستت داشتمدوستت دارمو دوستت خواهم داشتاز آن دوستت دارم هاکه...

بررسی شعر «حرکت-ارابه مرگ» از (علی سورنا) ............... شع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط