راه رفتم
راه رفتم...
بغض کردم...
زیر باران ترشدم...
هی به یاد آوردمت...
ویران و ویرانتر شدم...
یادم آمد خاطراتی را که با هم داشتیم...
هی پریشانتر...
پریشانتر...
پریشانتر شدم...
#علیاصغر_صالحی
بغض کردم...
زیر باران ترشدم...
هی به یاد آوردمت...
ویران و ویرانتر شدم...
یادم آمد خاطراتی را که با هم داشتیم...
هی پریشانتر...
پریشانتر...
پریشانتر شدم...
#علیاصغر_صالحی
- ۱.۲k
- ۰۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط