شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من

شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من
آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من

این نه اشک است که بسته ره دیدار به من
دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من

شیون ناله بلند است به غم خانه ما
یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من

یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند
یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من

جگرم در دل تشت است و همه می بینند
که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من

کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید
بست در کوچه غم راه من و مادر من

مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک
از همان لحظه شکسته همه بال و پر من
دیدگاه ها (۵)

فکر میکنم رفتار تو تغییر کرده این روزها کردار تو تغییر کرده ...

▪️مرغ شب میرود و انجمن آماده کنید▪️خانه را بَهر ِ عزای حسن آ...

#پیاده_روی_اربعین #امام_زمان_عجل_الله این روزها پر از تب مول...

سلام یه بار دیگه خدا لطف کرد و سلارشهیدان بنده نوازی کرد و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط