وقتی نجاتت میده و

وقتی نجاتت میده و ...🥺💕
نویسنده : پارک جیون
رائون و جونگکوک
شات ۴

بعضی آدما وارد زندگیت میشن تا بهت یادآوری کنن زیادی رو آدما حساب باز نکنی!

_جئون جونگکوک

___________________________________________________________

جونگکوک و رائون روبه روی هم دور میز نشستن .
جونگکوک :خب ببینیم دست‌پخت بانو چطوره .

جونگکوک چنگالش رو برداشت و کمی از غذارو خورد ...لبخند ضایعی زدو گفت :عالیه ...از نظر من خوشمزست ! بهتر از این نمیشه .

رائون که از تعریف های کوک متعجب شده بود کمی از غذا رو امتحان کرد :(*سرفه            اَه این غذا خیلی شوره !نیاز نیست تظاهر کنی که خوشمزست .

جونگکوک :غذا چی بخوریم ؟

رائون :احمق جون اینهمه خدم هشم دور خودت جمع کردی ‌.

جونگکوک زیر لب میگه :اینجور که صحبت میکنه آدم فکر میکنه تو محله خلافکارا بزرگ شده !

رائون :شنیدمااا ...راستی تو چیکاره ای که عمارت به این بزرگی داری ؟

جونگکوک :من رئیس شرکت حقوقی هی جینم.

رائون :اووو پس تو ته تغاری رئیس جمهوری ؟

جونگکوک :برعکس چیزی که نشون میدی هوش خوبی داری ...عااا تو نمیخوای لباست رو عوض کنی ؟

.................................................................................................

رائون ویو

واقعا سلیقه این مرد رو تحسین میکنم ، انتخابش در کمال زیبایی برای این هوای سرد کاملا مناسب بود و خوبی دیگش این بود که بدن نما نبود .*اسلاید دوم
https://wisgoon.com/s.mwww_1430