سفر جنگلی

𝐩𝐚𝐫𝐭 𝐟𝐨𝐮𝐫

که صدای نسبتا بلند در به گوش ریندو میرسه
ریندو هم خیلی خونسرد میره از چشمی در میبینه و میبینه کسی نیست
ریندو:باز کی میخواد کرم بریزه؟! *بیخیال*
در رو اروم باز کرد و از لای در نگاهی کرد که کسی نبود و در رو بست و رفت نشست پای تلوزیون هنوز کو. ن مبارکشو زمین نگذاشته بود که صدای محکم در دوباره اومد
ریندو:ای خدااا !
ایندفعه عصبی رفت در رو باز کرد که با روی مبارک قد قامت یه بزرگوار ترسناک که ماسک دلقک قاتل داشت و دستش یه تبر خونی بود مواجه شد، چند لحظه خشکش زد اما بعد
ریندو:ببین شیون اگه قصد داری کو. نم بزاری باید بگم اشتباه میکنی
دلقکی که ریندو فکر میکرد شیونه جوابی نداد
ریندو:شوخی مسخره بود برو بگیر بخواب!
خواست در رو ببنده که دلقک ریندو رو حول داد که ریندو خورد زمین
شیون و موچی هنوز داخل کلبه بودن
شیون:خب چطوره؟!
موچی:خیلی خوبه ریندو و ران قطعا میرینن تو خودشون بریم!
ریندو:آ... آنیکییییییی بیدار شو
ریندو فریاد زد و دوید سمت اتاق و در اتاق رو محکم بست و دلقک وارد کلبه شد و محکم بازوشو به در میکوبید
ران:ه.. هاااا چیه؟! ریندو چیکار میکنی؟!
ریندو:آنیکی یکی تبر به دست وارد کلبه شدههههههه
ران ارور 404 داد
ران:خب حالا فکر کردم چی شده حالا بگیر بخواب
ریندو:هااااااا
ران که تازه فهمید پرید رو تخت نشست و سریع از جاش بلند شد اومد سمت در و به ریندو کمک کرد در رو بگیرن
ران و ریندو فریاد میزدن و در رو محکم گرفته بودن که صدای محکم میله اومد
شیون:خار.کصه ما قرار بود اون دوتا بچه خوشگلو بترسونیم!!!
موچی:راست میگه وایستا ببینم اصلا تو کی هستی
موچی و شیون بالا سر اون دلقک بودن، موچی ماسک دلقک رو برداشت که دید

ادامه....
دیدگاه ها (۰)

موچی:ه.. ها؟! تو که با.. باجی؟! که یهویی یکی با ماسک فیلم جی...

تیکتاکر قاتل

بانوی مقدس

بگید از کی بنویسم فقط از کاراکترهای توکیو ریونجرز مینویسم مش...

برادرای هایتانی پارت ۱۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط