پرندهی کوچک غمگین

پرنده‌ی کوچک غمگین،
گاه روی سرو می‌نشست،
و گاه، روی شاخه‌های
نیمه خشک چنار،
و به آن‌ها می‌گفت: درخت‌ها،
درخت‌های خوب!
حرف‌های مرا بشنوید و باور کنید...
#نادر_ابراهیمی
دیدگاه ها (۲)

آینه جنگل مانند اقیانوسی روحم را لمس می‌کرد ، حسی عجیب بود و...

پارت11رمان فیککه یهو نگاه های سنگین کشی رو روی خودم حس کردمن...

چرا هر پنج شنبه میشوم غمگین و افسرده هوای سرد افکارم پریشان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط