فیک عشق ابدی

در ماشین باز کردم فقط دلم میخواست خودمو وسط او خیابون پرت کنم اما لحظه مکث کردم جونگ کوک هیچ غلطی نکرد وقتی منو زد فقط نگاه کرد دوست دخترش بلند کرد اره

جیمین: دورت بگردم اون در ببند جانهووووووو درببند بیوفتی میری لای هزاران چرخ در ببند

جانهو: یه سوال بپ....

که ماشین نگه داشت در بست کل ماشین قفل کرد

جیمین: خیلی بچه ی باید درا رو قفل کنم دیگه نمیتونستم یه کوچولو تو ماشین دارم که باید بزرگش کنم


جانهو: احمق اصلا یه سوال

جیمین: جانم دلربا

جانهو: ت تو م م منو دو دوست داری

جیمین: چی دوست داری بشنوی

جانهو: خو نم....

جیمین: دارم خیلی هم دارم منتها گفتنش سخت بوده

جانهو: اره از اول اون اخلاق سگیت همه چیزو نشون میدا....


که لب هاش روی لب هام قرار گرفت من با چشم هایی درشت بهش نگاه میکردم بعد از ۱ ساعت رسیدم خونه

جانهو: خ خدافظ

جیمین: خدافظ بچه جون اهاااا راستی فردا. میریم رستوران لباس میفرستم برات خدافظ

نه وای رفت عجب اح نه دیگه بی ادبی نکن وایسا الان یعنی دوست پسرمه حالا فردا

سری رفتم تو اخه شما بیرون خورده بودم

جانهو: سلامممممممم من شام بیرون خوردم راستی داداش تو چرا نیومدی


شوگا: خستههههه خواهر خستههه


جانهو: گشاد بدبخت منم همچین باسن گشادی داشتم نمیومدم والا حق داری شب بخیر


صبح

چشما کمتر میدیدن. مجبور بودم عینک بزنم اما خوشگل خریده بودم

شوگا: هوی بدردنخور بگیر پست فرستادن برای تویی ع....


جانهو: اخ جون بده. ببینم گمشو بیرون هرییییی زشتتتتتت بدردنخور خودتی ماما..


شوگا: خیلی خوب خیلی خوب معذرت میخواهمممــ


لباس برداشتم پوشیدم رفتم جلوی ایینه خیلی خوب بوددددد
زنگ زدم به سوجونگ چون خیلی خوب ارایش میکرد
دیدگاه ها (۰)

سومی ماله سوجونگدومی جانهواولی معلومع دیگه جیمین

اولی میکاپ سوجونگ دومی میکاپ جانهو

تصویر دوم جای دعوا جانهو سوجونگ و دوست دختر جونگ کوک

فیک عشق ابدی

فیک عشق ابدی

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط