رمان فیک پارت شرط کامنت لایک

رمان فیک پارت 2 شرط کامنت 33لایک 4
ر:داشتم مثل همیشه با زیبایی راه میرفتم ک
ه یهو ی حس خیلی بدی بهم دست داد
یکی از تماشاچی ها خیلی برام اشنا بود هر لحظه نگاه سنگینشو روی خودم حس میکردم و این حتی من پلیسو به ترس مینداخت
نکنه این همون قاتل باشه
ول کن رزی اروم باش الان نه باید روی کارم تمرکز کنم
مدلینگ تموم شد تقریبا ساعت 9شب بود
لباسامو عوض کردم امدم بیرون که یکی صدام زد
ج:ب.ببخشید خانم رزا
اگه میشه چند دقیقه ای وقتتون رو بگیرم
ر:تو دلم گفتم رزا کی تو همین فکر بودم که گفت
ج:خانم رزا حالتون خوبه
ر:بعدش یادم امد اسم مستعار منه گفتم
ب
ها
بله بله
خوبم ممنون
امرتون رو بفرمایید جناب اقای..
ببخشید اسمتون چی؟؟ 😅
ج:ای خاک تو سرم چطوری بهش بگم اسمم جیمینه حداقل نصف مردم کره میدونن
کمی مکث کردم که دیدم گفت
ر:اقا حالتون خوبه انگار درگیرید
اسمتون رو یادتون میاد؟؟
ج:ااا ببخشید یه لحظه محو چشمای قشنگتون شدم( لاس زنن)
اسم من جین هست( جین اسم مستعارش هست اما بیشتر اوقات یادش میره)
ر:خوشبختم
ج:همچنین
راستش میشه ازتون یه خواهش داشته باشم؟؟
ر:چه خواهشی؟؟؟ من هم یک بازیگرم هم کارگردان
اینم کارتم( مثلا ی کارتی نشون داد که اسمو اینا نوشته بود با شماره)
من باید یک زن رو پیدا کنم که نقش پارتنر منو داشته باشه میشه کمک کنید
؟؟
ر:خواستم رپ کنم اما دیدم خیلی خواهش کردیم نخواستم جلوی بقیه خوردش کنم قبول کردم
باشه قبوله
بای گفتم تا خواستم برم یه دفعه......