Part47:
Part47:
صبح از خواب با درد دور شکمم بیدار شدم چشمامو بهم فشار دادم. بازشون کردم دیدم تو بغل کوکم و اون بازو های عضلا نیش رو دورم حلقه کرده
_ صبحتون بخیر مادمازل
+ صبح شماهم بخیر مستر
_ درد داری بانوی من
+ اوم یزره خیلی
_ اوم یزره خیلی جالبه پاشو بچه ببرمت حموم ماساژ بدم دلتو
با خنده پاشدیم رفتیم حموم دوش گرفتیم کوک بزره دلمو ماساژ داد و اومدیم بیرون لباس پوشیدیم کمکم کرد از پله ها رفتیم وایین و صبحونه خوردیم
+ اوف قسم میخورم بهترین صبحونه ی عمرم بود
_ نوش جونت ( با خنده میگه خودتون بدونید دیگه )
_ اوم پاشو بریم خونع رو نشونت بدم بدم
+ دیشب باید نشون میدادی ولی اوکی
_ تقصیر خودته با این حجم از خوشگل بودن و خوش هیکل بودنت طبیعیه تحریک بشم میدونی کل روز داشتم خودمو تحمل میکردم به فاکت ندم تو جشن
+ از دست تو الان راهت شدی
_ اوف چجورم دلم میخواد هرشب همینجوری باشه
+ اصلا نهایت هفته ای یه بار
_دوبار
+ یه بار
_ دوباره
که ژهو گوشیه منو کوک حم زمان زنگ خورد کامانامون بودم
! دختر از صب تاحالا سه بار بهت زنگ زدم
/ پسرم گوشیتو نگاه کن لا عقل سه بار یهتون زنگ زدیم
+_ ببخشید
گوشیارو قت کردیم
_ از اونجایی که هردوشون سه باز زنگ زدم سه بار
+ با اینکه پاره میشم ولی اوکی
_ البته اینم بگم ممکنه تو یه هفته تحریکم بشیم مثلا شاید تو تحریک بشی یا من به هر حال اون نوع جز این یه بار جساب نمیشن
+ هیییی کوکککک تو قرار نیس پاره بشی که منم پاره میشم خیلی کوچیکه اندازه قاره ماشالله اخه من نمیفهمم دلیلی نداره انقدر کلفت و دراز باشههههه
کوک داشت پاره میشد از خند
_ دیگه من گفتم حالا پاشو بریم خونه رو ببینیم
پاشدیم و اون جلو رفت منم پشتش انقدر دی شب پاره شدم نمیتونم درست راه برم کوک بر گشت به من نگاه کرد و دیدم داره بلند بلند میخنده
_ عشقم عین پنگوئن راه میریژییی
+ مرض شاهکار خودته دیگهههه
_ ای عشقم من اگه ملاحضهی تورو نمیکردم الان نمیتونستی راه بری چون دفعه اولت بود شخت نگرفتم بهت ولی دفعه های بعد از این خبرا نیس
،
صبح از خواب با درد دور شکمم بیدار شدم چشمامو بهم فشار دادم. بازشون کردم دیدم تو بغل کوکم و اون بازو های عضلا نیش رو دورم حلقه کرده
_ صبحتون بخیر مادمازل
+ صبح شماهم بخیر مستر
_ درد داری بانوی من
+ اوم یزره خیلی
_ اوم یزره خیلی جالبه پاشو بچه ببرمت حموم ماساژ بدم دلتو
با خنده پاشدیم رفتیم حموم دوش گرفتیم کوک بزره دلمو ماساژ داد و اومدیم بیرون لباس پوشیدیم کمکم کرد از پله ها رفتیم وایین و صبحونه خوردیم
+ اوف قسم میخورم بهترین صبحونه ی عمرم بود
_ نوش جونت ( با خنده میگه خودتون بدونید دیگه )
_ اوم پاشو بریم خونع رو نشونت بدم بدم
+ دیشب باید نشون میدادی ولی اوکی
_ تقصیر خودته با این حجم از خوشگل بودن و خوش هیکل بودنت طبیعیه تحریک بشم میدونی کل روز داشتم خودمو تحمل میکردم به فاکت ندم تو جشن
+ از دست تو الان راهت شدی
_ اوف چجورم دلم میخواد هرشب همینجوری باشه
+ اصلا نهایت هفته ای یه بار
_دوبار
+ یه بار
_ دوباره
که ژهو گوشیه منو کوک حم زمان زنگ خورد کامانامون بودم
! دختر از صب تاحالا سه بار بهت زنگ زدم
/ پسرم گوشیتو نگاه کن لا عقل سه بار یهتون زنگ زدیم
+_ ببخشید
گوشیارو قت کردیم
_ از اونجایی که هردوشون سه باز زنگ زدم سه بار
+ با اینکه پاره میشم ولی اوکی
_ البته اینم بگم ممکنه تو یه هفته تحریکم بشیم مثلا شاید تو تحریک بشی یا من به هر حال اون نوع جز این یه بار جساب نمیشن
+ هیییی کوکککک تو قرار نیس پاره بشی که منم پاره میشم خیلی کوچیکه اندازه قاره ماشالله اخه من نمیفهمم دلیلی نداره انقدر کلفت و دراز باشههههه
کوک داشت پاره میشد از خند
_ دیگه من گفتم حالا پاشو بریم خونه رو ببینیم
پاشدیم و اون جلو رفت منم پشتش انقدر دی شب پاره شدم نمیتونم درست راه برم کوک بر گشت به من نگاه کرد و دیدم داره بلند بلند میخنده
_ عشقم عین پنگوئن راه میریژییی
+ مرض شاهکار خودته دیگهههه
_ ای عشقم من اگه ملاحضهی تورو نمیکردم الان نمیتونستی راه بری چون دفعه اولت بود شخت نگرفتم بهت ولی دفعه های بعد از این خبرا نیس
،
۸.۲k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.