پرسید «...ناراحت مے شے برم؟»
پرسید «...ناراحت مے شے برم؟»
گفتم «...آرہ. اما نمے خوام مزاحمت باشم.»
رفت. دو روز بعد، هادے بہ دنیا آمد.
بوسیدش و اسمش را گفت.
پرسیدم «...دوستش دارے؟»
گفت «...مادرش رو بیش تر دوست دارم.»
#شهید_عبداللہ_میثمے
گفتم «...آرہ. اما نمے خوام مزاحمت باشم.»
رفت. دو روز بعد، هادے بہ دنیا آمد.
بوسیدش و اسمش را گفت.
پرسیدم «...دوستش دارے؟»
گفت «...مادرش رو بیش تر دوست دارم.»
#شهید_عبداللہ_میثمے
۱۵۶
۰۸ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.