در میان آن رمه از گرگ و روباه و شکار

در میان آن رمه از گـرگ و روبـاه و شکـار
پر خـطر گردیده دیگر هر مسیـر کـوی یار
راهی از صدق ، از جماعت می شود پیـدا نمود
تا ک آهو بره ام ماند ب دور از آن فرار بی قرار؟

شعر از مهدی یوسفی (م.ی)

(به عکس نوشته ها و شعر های دیگرم هم در ویسگون سر بزنید...)
"منتظر نظرتون چ گرم چ سرد هستم در مورد شعر ها"

https://telegram.me/youplus



#عکس_نوشته #شعر #عاشقانه #دفتر_شعر #م_ی #هنر #تصویر #پس_زمینه #احساس
دیدگاه ها (۷)

چ کسی می داند ... نفس یار کجاست؟ شعر از خودم (م.ی) (به عکس...

شعر از مهدی یوسفی (م.ی) نظرهاتون زیباتر از لایک هست برایم ...

از آن سرباز ... از آن زندان ... خیال و ... لحظه و ... آ...

تو از این خنده و این قاب ، چ می دانی تو تو از این مکث هرز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط