من شاید

من شاید 
هیچکس را
آنسوی دیوارها نداشته باشم اما
درین غروب کسالت بار
هیچ چیز به اندازه ی تلفنی از زندان خوشحالم نمیکند
و مردی که اعتراف کند
گاهی به جای آزادی
به من می اندیشد ...

#رویا_شاه_حسین_زاده
دیدگاه ها (۱)

‏فقط اونی که واقعاً دوستت داره ,نمیتونه مختو بزنه ...

میخواهم فراموشت کنماماهی موهایت راپشت گوشت میریزی ...#نیک_مه...

مگر خودِ خدا دستهایمان را بگیرد و بگذارد در دست هم ...وگرنه ...

مثل کسی که داغ عزیزی شنیده استدر بین باورِ تو و ناباوری گمما...

یک “رادیو” بود که مثل پدربزرگ پیرِ پیر شده بود گاهی آنقدر “خ...

در من دخترکی پر از شور و نشاط ، تمام روز ، با شادترین موزیک ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط