تکپارتی فیک از کوک
تکپارتی فیک از کوک
" کوک یه مافیا هست که عاشق ات شده ولی ات اونو دوست نداره بخاطر همین فرار میکنه و کوک وفتی ات رو پیدا میکنه و اونو سوار ماشین میکنه به زور و میبره خونه و......"
ویو ات
" منو آورد خونه و بغلم کرد و برد تو اتاق و منو محکم پرت کرد رو تخت و لباسام رو در آورد و خودم هم لخت شد و حمله کرد رو لبام و مک میزد و گاز میگرفت بعد اینه لبام رو کبود کرد رفت سراغ گردنم و اونارو مک میزد و مارک های بزرگ کوچیک واسم میگذاشت و سینه هامو فشار میداد و خورد اونارو بعد پوسینم رو لیس میزد یه دفعه کل حجم دیکش رو داخل من کرد و هی ضربه های محکمی میزد ..."
ات :آروم...خواهش میکنم آروم تر...خیلی درد داره
" ضربه محکم دیگه ای توم زد و فکم رو گرفت و سرم رو بلند کرد. "
کوک : زود باش بیب بگو ...بگو مال کی هستی؟؟
ات مال..مال تو نیستم...نمیشم!!!!
" ضربه محکم تری بهم زد و از درد جیغ کشیدم. "
" پنجه هاش رو توی موهام فرو کرد وبا صدای دورگه ای داد زد "
کوک : بگو مال کی هستی لعنتی؟
ات :باشه....باشه.....مال توام!!!
" موهام رو محکم تر کشید و ضربه دیگه ای توم زد "
کوک :بلند تر بگو
" با صدای بلند تری داد زدم "
ات : من مال توام......کوک آه آروم تر.....درد داره!!!!
" پوزخندی زد و به ضربه زدنش سرعت داد. "
کوک : تو نباید میرفتی با اون مرتیکه حالا باید تنبیه بشی!!!!
مقاومت کردن فایده ای نداشت اون کار خودش رو میکرد و به جیغ التماس هام توجهی نمیکرد!
" کوک یه مافیا هست که عاشق ات شده ولی ات اونو دوست نداره بخاطر همین فرار میکنه و کوک وفتی ات رو پیدا میکنه و اونو سوار ماشین میکنه به زور و میبره خونه و......"
ویو ات
" منو آورد خونه و بغلم کرد و برد تو اتاق و منو محکم پرت کرد رو تخت و لباسام رو در آورد و خودم هم لخت شد و حمله کرد رو لبام و مک میزد و گاز میگرفت بعد اینه لبام رو کبود کرد رفت سراغ گردنم و اونارو مک میزد و مارک های بزرگ کوچیک واسم میگذاشت و سینه هامو فشار میداد و خورد اونارو بعد پوسینم رو لیس میزد یه دفعه کل حجم دیکش رو داخل من کرد و هی ضربه های محکمی میزد ..."
ات :آروم...خواهش میکنم آروم تر...خیلی درد داره
" ضربه محکم دیگه ای توم زد و فکم رو گرفت و سرم رو بلند کرد. "
کوک : زود باش بیب بگو ...بگو مال کی هستی؟؟
ات مال..مال تو نیستم...نمیشم!!!!
" ضربه محکم تری بهم زد و از درد جیغ کشیدم. "
" پنجه هاش رو توی موهام فرو کرد وبا صدای دورگه ای داد زد "
کوک : بگو مال کی هستی لعنتی؟
ات :باشه....باشه.....مال توام!!!
" موهام رو محکم تر کشید و ضربه دیگه ای توم زد "
کوک :بلند تر بگو
" با صدای بلند تری داد زدم "
ات : من مال توام......کوک آه آروم تر.....درد داره!!!!
" پوزخندی زد و به ضربه زدنش سرعت داد. "
کوک : تو نباید میرفتی با اون مرتیکه حالا باید تنبیه بشی!!!!
مقاومت کردن فایده ای نداشت اون کار خودش رو میکرد و به جیغ التماس هام توجهی نمیکرد!
- ۸.۰k
- ۲۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط