من

من؛
آه شدم
ابر شدم
باریدم
تو ولی؛
باخبر از حال بدم، خندیدی ..!

#لیلا_مقربی

#برای‌همانکه‌خودش‌میداند !..."
#Tak_setareh
دیدگاه ها (۱)

گاهی لحظه هایم از تو لبریز می شود از احساسم سر می روی و فضای...

تو زندگی یه جایی هست که بعد کلی تحمل کردن و چیزی نگفتنبعد کل...

یا درد و غَمی که داده ای بازش گیریا جان و دلی که بُرده ای با...

خیالت راحت!من جز آغوش تو،حتی به دیوار هم تکیه نمی‌کنم …#برای...

از سر شب که از این کوچه گذر داشته‌ایبا خودت چند سبد عطر مگر ...

اینم از سوپرایزم

رمان بغلی من پارت های ۱۰۷و۱۰۸دیانا: از اخمی که کرده بود خندم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط