تیر مژگانت دلم را خسته کرد

.
تیر مژگانت دلم را خسته کرد
آتش چشمت مرا دلبسته کرد
آن نگاه پاک و چون دریای تو
این دل بشکسته را وابسته کرد
آن صفای خفته در چشمان تو
آتشی در جان این دلخسته کرد
رشته ای از مهر تو در دل فتاد
مرغ آزاد دلم پر بسته کرد
اختیاری من ندارم چون که او
دل برای مهر تو شایسته کرد
من ندانستم دلم کی شد اسیر
چون نگاهت دل خراب آهسته کرد
دیدگاه ها (۳)

وقتی که من عاشق شدم دنیا همان یک لحظه بودآن دم که چشمانت مرا...

باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام باز هم یاد تـــــــو مان...

من از روزی که دلبستم به چشمان تو میدیدمکه چشمان تو می افتند ...

خیال کودتا دارم از استبداد چشمانت ..تحصن کرده ام فعلا به گوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط