زندگی رویاییپارت

زندگی رویایی:پارت۱۸
ویوکوک:
یهو ا.ت گریه کرد یعنی سخت گرفتم بهش نه بابا فک نکنم من خیلی آروم کارم رو انجام دادم رفتم سمت و بغلش کردم اما اون پسم زد
-بیب چرا داری اینکارو میکنی؟؟من خیلی آروم کارم رو انجام دادم
+چرا دارم اینکارو میکنم واضح نیست من از درد دارم میمیرم.‌..به تو این اجازه رو دادم که دختر بودنم رو ازم بگیری..اکه یه روزی من بچه دار بشم...و آمدیم تو عاشق یکی دیگه شدی...همین الانش هم دخترا دارن خودشون بهت میچسبونن..
-هییی یواش دختر چته چرا اینجوری فک میکنی یعنی منو نمیشناسی من عاشقتم
خیلییییی عاشقتم من جزو تو. کسی رو نمیخوام..
+از کجا معلوم خیلی دختر هست که چشمت رو بگیره...ایی
-چته
+خ...خیلی..د..درد..دارم(گریه)
-هووششش وایسا
بلند شدم وان حموم رو پر آب گرم کردم و آمدم ا.ت رو برآید استایل بغل کردم و رفتیم و باهم داخل وان نشستم و دلش رو ماساژ میدادم که گف
+کوک..ولم..کن بهتر شدم (بغض)
-چرا داری بغض میکنی فدات شم
یعنی بهم اعتماد نداری؟
+دارم ولی به دخترای هرزه‌ی دیگه اعتماد ندارم
-خبب..ببین من حاظر نیستم یه تای موت رو از دست بدم چه برسه به خودت
+از کجا معلوم...
-ببین تو الان از نظر جسمی مال منی
دیدگاه ها (۴)

زندگی رویایی:پارت۱۹-از نظر جسمی همه چی مال من شدیدر آینده قا...

زندگی رویایی:پارت۲۰+کوک-جانم بیب +کوک تو چرا اینقدر شبیه ماف...

حمایت های بیشتر پارت های بیشتر♡

زندگی رویایی:پارت ۱۶ویو چند مین بعد: ویو‌ا ا.تهمه پسرا مست ب...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط