چشمامو میبندم میرم تو دوهفته پیش زیبا جان!
چشمامو میبندم میرم تو دوهفته پیش زیبا جان!
.
خودمو تو بندر خمیر میبینم. لباس محلیشونو تن کردم و خوشحالم. دستشونو گرفتم و تو دلم قول دادم که برگردم بیام واستون تعریف کنم از مهمون نوازیشون، از محبتشون؛ از غذاهاشون و از همه تلاشی که واسه خوشحال کردن مهموناشون میکنن. بگم سفر کنید به شهرشون که منتظر رونق گردشگرین
.
چشامو باز میکنم دوباره میبندم.رسیدیم بندر عباس همه خوشحالیم. تو فکرم برگشتم بیام از سفرزون واستون تعریف کنم. بگم قرار کمک کنن راحتر سفر بریم و با برنامه ریزی رایگانشون هزینه ها سفرمون رو کم کنیم. از محبتاشون واستون تعریف کنم از پریا بگم از پگاه از بچه های دیگه, شراره؛ الهه؛ وحیده؛ اشکان؛احسان
.
اما الان بعد چند وقت سکوت؛ دیگه نمی تونم حرف بزنم. حس میکنم میگم؛ اما انگار صدا ندارم. تا میام بنویسم بغض میکنم چشام پر میشه و دستم به نوشتن نمیره. اما باید باخودم کنار بیام و مثل همیشه تو دلم سوگواری کنم
.
اخه من قول دادم به اون ادمهایی که منتظرن مسافر بره تو شهرشون؛ که در امد بره. که پول هرچند کم ؛بره تو سفره شون. الان تو نا امید ترین حالت ممکن یه چبز رو مطمئنم، اینکه بیشتر از قبل باید همین چندرغازی که توودستمونِ تو سفره های هممون بگرده. اما به کی بگم؟ کسی که تو نیازهای اولیه زندگیش مونده؟ .
پ.ن:// ما را به سخت جانی خود هیچ این گمان نبود. .
رونوشت:
@safarzon_travel
@sanchakhamir
@hotelhormoz
@erfanfekri
@khamirtourism
@friend_home_qeshm . #غریب_وطن #بندرعباس #بندرخمیر #توریسم #قشم #قشم_گردی #بلاگر #بلاگر_سفر #جنوب_بابهار #جنوبیا #جزایر #مردم
.
خودمو تو بندر خمیر میبینم. لباس محلیشونو تن کردم و خوشحالم. دستشونو گرفتم و تو دلم قول دادم که برگردم بیام واستون تعریف کنم از مهمون نوازیشون، از محبتشون؛ از غذاهاشون و از همه تلاشی که واسه خوشحال کردن مهموناشون میکنن. بگم سفر کنید به شهرشون که منتظر رونق گردشگرین
.
چشامو باز میکنم دوباره میبندم.رسیدیم بندر عباس همه خوشحالیم. تو فکرم برگشتم بیام از سفرزون واستون تعریف کنم. بگم قرار کمک کنن راحتر سفر بریم و با برنامه ریزی رایگانشون هزینه ها سفرمون رو کم کنیم. از محبتاشون واستون تعریف کنم از پریا بگم از پگاه از بچه های دیگه, شراره؛ الهه؛ وحیده؛ اشکان؛احسان
.
اما الان بعد چند وقت سکوت؛ دیگه نمی تونم حرف بزنم. حس میکنم میگم؛ اما انگار صدا ندارم. تا میام بنویسم بغض میکنم چشام پر میشه و دستم به نوشتن نمیره. اما باید باخودم کنار بیام و مثل همیشه تو دلم سوگواری کنم
.
اخه من قول دادم به اون ادمهایی که منتظرن مسافر بره تو شهرشون؛ که در امد بره. که پول هرچند کم ؛بره تو سفره شون. الان تو نا امید ترین حالت ممکن یه چبز رو مطمئنم، اینکه بیشتر از قبل باید همین چندرغازی که توودستمونِ تو سفره های هممون بگرده. اما به کی بگم؟ کسی که تو نیازهای اولیه زندگیش مونده؟ .
پ.ن:// ما را به سخت جانی خود هیچ این گمان نبود. .
رونوشت:
@safarzon_travel
@sanchakhamir
@hotelhormoz
@erfanfekri
@khamirtourism
@friend_home_qeshm . #غریب_وطن #بندرعباس #بندرخمیر #توریسم #قشم #قشم_گردی #بلاگر #بلاگر_سفر #جنوب_بابهار #جنوبیا #جزایر #مردم
۴.۴k
۱۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.