نامه یک پیرمرد ابادانی به پسرش که در زندان سپیداربود نوشت
نامه یک پیرمرد ابادانی به پسرش که در زندان سپیداربود نوشت ... (پسرم جاسم) ؛ امسال نمیتونم زمینم رو شخم بزنم ! چون تو نیستی و من هم توانش رو ندارم !!) پسر ؛ در جواب نامه پدرش نوشت : پدر ؛ حتی فکر شخم زدن زمین را هم نکن ! چون من جنس هایی را که مامورای مواد مخدر دنبالشونن راتو زمین انجا دفن کردم! پلیس ها ؛ که نامه پسر رو خوندند ؛ تمام زمین را کندند؛ اما چیزی پیدا نکردند ... پسر ؛ نامه دیگری برای پدرش نوشت و گفت : پدر ؛ این تنها کاری بود که توانستم برایت انجام دهم ... زمینت آماده است! ابادانی نیستی اگه کپی نکنی.......تغییر نام شهر پیگرد قانونی دارد و مختص شهر ابادان ابادان).....
۸۴۵
۰۵ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.